تاکنون برایتان حس بیقراری ناشی از تمایل به انجام کاری که نمیتوانید انجام دهید پیش آمده است؟ یا به این فکر کردهاید وقتی که احساس بیحوصلگی میکنید چه اتفاقی در ذهنتان میافتد؟ شما هم بیحوصلگی و کسلی را حسی منفی ارزیابی میکنید؟ اگر بگوییم این حس میتواند برایتان مفید باشد چه؟
بیحوصلگی و ملال
بهنظر میرسد که دو سازوکار در فرایند بیحوصلگی و کسل بودن ایفای نقش میکنند:
اول، زمانی که ما در یک چیستان تمایل گیر میافتیم؛ در واقع میخواهیم کاری انجام بدهیم، اما نمیخواهیم هیچ کاری بکنیم. در آن لحظه، نمیتوانیم میل به انجام دادن کاری را در خودمان ایجاد کنیم. شاید آرزوی شرایطی متفاوت را داریم و بههمین دلیل ناامید میشویم. اما نکته اینجاست که نمیتوانیم میلی را در خودمان بهوجود بیاوریم تا کار عملی در آن لحظه را انجام دهیم و بنابراین کسل میشویم.
دوم، زمانی که ظرفیتهای ذهنی، مهارتها و استعدادهایمان بهکار گرفته نمیشوند. یعنی وقتیکه از نظر ذهنی بیکار هستیم. هنگامی که هردو سازوکار وجود دارند، ما کسل میشویم و بدون آنها کسل نیستیم. این کسالت و بیحوصلگی همان ملال است. هر سازوکار، دیگری را بهشدت تقویت میکند؛ به بیان روشنتر، این سازوکارها علت ملال نیستند، بلکه خود ملال هستند.
در واقع مغز کسل صرفاً مغزی نیست که کاری نداشته باشد، بلکه مغزی است که به احتمال انجام دادن کاری امید دارد و انتظارش را میکشد.
ملال و عوامل ایجاد آن
ملال مانند زیبایی در چشم بیننده قرار دارد. چیزی که برای برای شما ملالآور است ممکن است برای دیگری شادیآور باشد. بااینحال، هم در ما و هم در شرایطی که خود را در آن مییابیم، عواملی کلیدی وجود دارد که احتمال تسلیم شدنمان در مقابل بیحوصلگی را افزایش میدهند.
در این کتاب نویسندگان به بررسی این موضوع میپردازند که ملال چگونه باعث میشود تا ما از دیگران و از نیاز مبرم خود برای معناسازی و یافتن هدف فاصله بگیریم. سپس وضعیت مقابل ملال مورد بررسی قرار میگیرد تا درک مخاطب از این احساس را عمیقتر سازد و شرایط را برای بررسی واکنشهای مطلوب و مفید به بیحوصلگی فراهم کند.
ملال نیرویی برای سوق دادن ما به سمت فعالیتهای معنادارتر و رضایتبخشتر است. این احساس فرد را وادار میکند که سوال مهمی از خود بپرسد: چهکار کنم؟ در این کتاب نویسندگان به شما کمک میکنند تا درک روشنتری از پیام ملال بهدست آورید و از آن به نفع خود استفاده کنید.
درباره نویسندگان روانشناسی ملال
جان ایستوود و جیمز دانکرت دو نویسندهٔ کتاب روانشناسی ملال هستند. ایستوود دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه یورک و روانشناس بالینی است. او پزشکان آینده را آموزش میدهد و تحقیقاتش در زمینۀ تلاقی شناخت و احساس است. دانکرت نیز استاد روانشناسی دانشگاه واترلو و متخصص حوزه ملال است. او همچنین در زمینۀ عصبشناسی توجه مطالعه و تحقیق میکند.
چرا روانشناسی ملال را بخوانیم؟
روانشناسی ملال کتابی است که به شما کمک میکند درک بهتری از احساس بیحوصلگی خود داشته باشید. زمانی که از خود میپرسید چرا کارهای تکراری انجام دهم؟ یا زمانی که مشغولیت ذهنی ندارید و کمبود آن را حس میکنید، کلافه میشوید و کاری از دستتان بر نمیآید، شناخت حستان به شما کمک میکند از آن در راه بهتر شدن استفاده کنید.
نشر نوین کتاب «روانشناسی ملال» را با خرید حق کپیرایت از ناشر آن به زبان فارسی ترجمه کرده است. این کتاب را میتوانید از ۲۵ تا ۳۰ بهمنماه ۱۴۰۰ با ۲۰٪ تخفیف ویژه رونمایی و ارسال رایگان به سراسر کشور از لینک زیر خریداری کنید: