نشر نوین، با دریافت کپیرایت نسخۀ فارسی کتاب Give and Take: Why Helping Others Drives Our Success از Adam Grant این کتاب را با نام بده و بستان؛ رویکردی انقلابی به موفقیت منتشر کرده است.
طبق این اجازۀ رسمی، تمامی حقوق این اثر از جمله انتشار کاغذی و الکترونیکی آن برای نشر نوین محفوظ بوده و ترجمه و انتشار مجدد آن توسط سایر مترجمان و ناشران ایرانی، خلاف قوانین کپیرایت بینالمللی و اخلاق حرفهای است.
درباره کتاب بده و بستان
خلاصهای از آنچه در کتاب بده و بستان خواهید خواند:
اثر دیگری از آدام گرانت نویسندۀ کتابهای توانمندی های نهان، دوباره فکر کن و گزینۀ ب
عقل سلیم میگوید افراد بسیار موفق سه ویژگی مشترک دارند: انگیزه، توانایی و فرصت. اگر میخواهیم موفق شویم، باید ترکیبی از سختکوشی، استعداد و خوششانسی داشته باشیم. داستانهای متعددی در کتاب بده و بستان مؤلفه چهارم را نیز به ما نشان میدهد؛ مؤلفهای بسیار مهم که اغلب نادیده گرفته میشود: موفقیت، شدیداً به نحوه تعامل ما با دیگران بستگی دارد.
هر بار که با فرد دیگری سر کارمان تعامل میکنیم، باید دست به یک انتخاب بزنیم: آیا سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم ارزشها و سودها را از آن خودمان کنیم؟ یا بدون نگرانی از آنچه در مقابل دریافت میکنیم، در ارزشآفرینی مشارکت میکنیم؟
در طول سه دهه گذشته، در مجموعهای از مطالعات پیشگامانه، دانشمندان علوم اجتماعی دریافتند که افراد از نظر اولویتهایشان در رابطهی متقابل (ترکیب مطلوبشان از بده و بستان) شدیداً با هم فرق دارند.
برای روشنتر کردن این اولویتها، با دو دسته از افرادی آشنا می شویم که در دو سوی طیف رابطهی متقابل در محل کارقرار میگیرند. اسم آنها را گیرندهها و بخشندهها میگذاریم.
گیرندهها یک نشان متمایز دارند: آنها دوست دارند بیشتر بگیرند تا ببخشند. آنها تعادل رابطهی متقابل را به نفع خود بر هم میزنند و منافع خود را بر نیازهای دیگران مقدم میدانند.
گیرندهها معتقدند که دنیا جای رقابت است، جایی که اگر نخوری، خورده میشوی. آنها فکر میکنند برای موفق شدن باید بهتر از دیگران باشند. برای اثبات صلاحیتشان خودستایی میکنند و مطمئن میشوند که اعتبار زیادی بابت تلاشهایشان به دست میآورند.
در محل کار، بخشندهها معمولاً کمیاباند. آنها کفه ترازوی رابطهی متقابل را به سمت طرف مقابل خم میکنند و ترجیح میدهند بیشتر از این که بگیرند، ببخشند.
بخشندهها دیگرخواهند و بیشتر روی این که دیگران چه نیازی به آنها دارند، تمرکز میکنند. این اولویتها ربطی به پول ندارند: گیرندهها و بخشندهها براساس این که چقدر به سازمانهای خیریه کمک میکنند یا چه مبلغی از سود کارفرماها را برای خود برمیدارند از همدیگر متمایز نمیشوند. بلکه آنها براساس ویژگیها و اعمالشان در قبال دیگران از هم متمایز میشوند.
اما در محل کار بده و بستان پیچیدهتر میشود. از نظر حرفهای تعداد کمی از ما بهطور کامل مثل بخشندهها یا گیرندهها رفتار میکنیم و معمولاً سراغ شیوه سوم میرویم.
ما تبدیل به برابریطلب میشویم و سعی میکنیم تعادلی بین دادن (بخشیدن) و ستاندن (گرفتن) ایجاد کنیم. برابریطلبها براساس اصل انصاف رفتار میکنند: وقتی که به دیگران کمک میکنند، انتظار دارند دیگران نیز به آنها کمک کنند و بدینترتیب از خودشان محافظت میکنند.
اگر برابریطلب باشید به اصل«این به آن در» اعتقاد دارید و قانون حاکم بر روابطتان، تبادل متقابل لطف است.
به لحاظ حرفهای هر سه سبک رابطهی متقابل، مزایا و معایب خاص خود را دارند. اما یک سبک وجود دارد که هزینهبرتر از دو تای دیگر است. در دنیای مهندسی، پزشکی و بسیاری از حوزههای دیگر، کمبهرهترین و غیرمؤثرترین افراد، بخشندهها هستند.
به این ترتیب، اگر احتمال حضور بخشندهها در قعر نردبان موفقیت بسیار زیاد باشد، چه کسانی در صدر این نردبان قرار دارند؟ گیرندهها یا برابریطلبها؟
پاسخ این سوال را در کتاب بده و بستان خواهیم یافت.
ساختار کتاب بده و بستان؛ رویکردی انقلابی به موفقیت
ساختار کتاب بده و بستان ساده و روشن است. کتاب شامل ۹ فصل است و در طول این نه فصل، به تفصیل در خصوص ایدهی اصلی کتاب توضیح داده شده است:
فصل ۱) بازدهیهای خوب؛ خطرات و پاداشهای ناشی از بخشیدنِ بیش از ستاندن
فصل ۲) طاووس و پاندا؛ چگونه بخشندهها، گیرندهها و برابریطلبها شبکه میسازند
فصل ۳) اثر موجک؛ همکاری و دینامیک اعتباربخشی و کسب اعتبار
فصل ۴) یافتن الماس نتراشیده؛ واقعیت و افسانههای شناخت ظرفیت
فصل ۵) قدرت ارتباط بدون قدرت؛ چگونه باید فروتن و تأثیرگذار بود
فصل ۶) هنر حفظ انگیزه؛ چرا بخشی از بخشندهها از پا درمیآیند اما سایرین همچنان پرشورند
فصل ۷) تغییر گنده؛ غلبه بر اثر پخمه بودن
فصل ۸) تغییر جهت اسکروج؛ چرا یک تیم فوتبال، یک اثرانگشت و یک اسم میتواند جهت ما را عوض کند
فصل ۹) بیرون از سایهها
تمجیدهایی از کتاب بده و بستان
«بده و بستان میتواند مهمترین کتاب این قرن باشد. این کتاب حاوی مضامین عمیقی است دربارهی این که چطور میتوانیم مشاغلمان را اداره کنیم، چطور میتوانیم با دوستان و اقواممان تعامل داشته باشیم، فرزندانمان را بزرگ کنیم و موسسات و نهادهایمان را طراحی کنیم. خواندن این کتاب تجربه نابی است و روی این افسانه که حرص و طمع، راه رسیدن به موفقیت است خط بطلان میکشد.»
رابرت ساتون، نویسنده کتاب قانون عوضی و رئیس خوب، رئیس بد
«بده و بستان واقعاً کتاب خارقالعادهای است. کتاب نادری که تصوراتتان دربارهی نحوهی کارکرد دنیا را زیر و رو میکند و تا هفتهها پس از مطالعهاش، مغزتان را شعلهور نگه میدارد.»
دنیل اچ پینک، نویسنده کتابهای پرفروش «انگیزه» و «کی؛ ترفندهای علمی زمانسجی عالی»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.