نسخۀ فارسی کتاب Thinking in Bets: Making Smarter Decisions When You Don’t Have All the Facts نوشتۀ Annie Duke با خرید حق انحصاری ترجمه و انتشار در ایران از ناشر اصلی Portfolio زیرمجموعۀ انتشارات Penguin Publishing Group با نام «تفکر نامطمئن: چطور در شرایط عدمقطعیت، تصمیمات هوشمندانهتری بگیریم» توسط نشر نوین منتشر شده است.
طبق این قرارداد انحصاری، تمامی حقوق این اثر از جمله انتشار نسخۀ کاغذی و الکترونیکی برای نشر نوین محفوظ بوده و انتشار مجدد آن توسطسایر مترجمان و ناشران ایرانی، خلاف قوانین کپیرایت بینالمللی و اخلاق حرفهای است.
خلاصه کتاب تفکر نامطمئن
برای بسیاری از مردم گفتن «مطمئن نیستم» در دنیایی که قطعیت بسیار ارزشمند و حتی سزاوار پاداش است، دشوار به نظر میرسد. اما بازیکنان حرفهای پوکر با این واقعیت که تصمیمات درست همیشه به نتایج عالی و تصممیات اشتباه همیشه به نتایج افتضاح منجر نمیشوند کنار آمدهاند. آنی دوک، روانشناس، مشاور کسبوکار و قهرمان بازی پوکر، در کتاب تفکر به شما میآموزد که چگونه با عدم قطعیت کنار بیایید و در نتیجه بهترین تصمیمات را اتخاذ کنید. آنی با تبیین مثالهایی از کسبوکار، ورزش، سیاست و پوکر تلاش میکند تا ابزارهایی که هر فردی برای پذیرش عدمقطعیت و تصمیمگیری بهتر نیاز دارد را به اشتراک بگذارد.
دو نکته وجود دارد که تعیینکنندۀ زندگی ما است. کیفیت تصمیمات و شانس. اینکه یاد بگیریم این دو با یکدیگر متفاوت هستند همان چیزی است که اساس تفکر نامطمئن را شکل میدهد. گاهی اوقات بهترین تصمیمها، با بهترین نتایج همراه نیستند. گاهی اوقات هم یک تصمیم بد منجر به یک نتیجۀ خوب میشود. مثلا فردی که از چراغ قرمز عبور کرده اما جریمه نشده، تصمیم درستی گرفته اما نتیجه آن زود رسیدن بوده است. در واقع، تصمیمات بهندرت صد درصد درست یا غلط هستند.
تصمیمگیریهای ما شبیه شرطبندیهای پوکر است. ما بر اساس چیزی که فکر میکنیم به احتمال زیاد نتیجه میدهد تصمیم میگیریم و روی نتایج آینده شرط میبندیم. پس بهتر است از ایدۀ درست یا غلط بودن صد درصدی فاصله بگیریم و بگوییم «من مطمئن نیستم». این نوع طرز فکر به ما کمک میکند که در قالب احتمال فکر کنیم و نتیجۀ بهتری بگیریم. این ایده، دیدگاه اصلی کتاب طرز فکر نامطمئن است.
کتاب تفکر نامطمئن به شما روشهای بهتر تصمیم گرفتن را نشان میدهد. برای دو دهه، آنی یکی از بهترین بازیکنان پوکر در جهان بوده است و در این کتاب با استفاده از اصول پوکر محدودیتهای تفکر انسانی را بررسی میکند و احتمالاتی که باعث تصمیمگیری بهتر در شرایط نامطمئن میشود را نشان میدهد.
آنی دوک در کتاب تفکر نامطمئن نشان میدهد که در هر شرایطی، حتی تصمیمهای خوب ممکن است به نتایج مطلوب نرسند و برعکس، تصمیمهای بد گاهی منجر به نتایج خوب میشوند. مسئلهای که در اینجا مورد توجه است، این است که افراد معمولاً وقتی اوضاع خوب یا بد پیش میرود، تمایل دارند افراد یا شرایط خاصی را مقصر یا مسئول بدانند، اما این قضاوتها همیشه منطقی نیستند. آنی دوک در کتاب تفکر نامطمئن پیشنهاد میکند بهجای دیدن تصمیمات بهعنوان درست یا غلط، آنها را بهعنوان شرطبندیهایی با احتمالات مختلف ببینیم. این نگرش به ما کمک میکند تا در فرآیند تصمیمگیری خود انعطافپذیرتر باشیم و از تفکر مطلق اجتناب کنیم.
با تغییر تفکر خود از نیاز به اطمینان، با هدف ارزیابی دقیق آنچه میدانید و نمیدانید، در تصمیمگیریهای خود کمتر در معرض واکنشهای احساسی، تعصبات و عادات مخرب قرار خواهید گرفت. در نتیجه در دراز مدت بااعتمادبهنفستر، خونسردتر، مهربانتر و موفقتر خواهید شد. در ادامه خلاصه کتاب تفکر نامطمئن را خواهید خواند.
منظور از تصمیمگیری خوب چیست؟
یک تصمیم خوب نتیجۀ یک فرآیند فکری سالم و آگاهانه است، نه صرفاً رسیدن به یک نتیجه خوب. آنی دوک در کتاب تفکر نامطمئن تأکید میکند که آنچه تصمیم را بزرگ میکند، لزوماً نتیجۀ آن نیست، بلکه فرآیندی است که برای رسیدن به تصمیم طی میشود. این فرآیند باید نمایانگر وضعیت دانش و اطلاعات ما باشد که معمولاً همراه با نوعی از “عدم قطعیت” است.
بسیاری از افراد تصمیمات خود را بر اساس نتایجی که به دست میآورند قضاوت میکنند، اما این روش ممکن است فریبنده باشد. ممکن است یک تصمیم بد گرفته شود و نتیجه خوبی حاصل شود، یا برعکس، یک تصمیم خوب با نتیجه بدی همراه باشد.
معادلسازی نتایج با کیفیت تصمیمات، مانعی برای بهبود تفکر و درک جهان است. فقط به دلیل اینکه یک نتیجۀ خوب بهدست آمده، به این معنا نیست که تصمیم درستی گرفته شده و بالعکس. اشتباه کردن نباید بهعنوان شکست در نظر گرفته شود، بلکه فرصتی برای یادگیری و رشد است. برای یادگیری موثر از تصمیمات و نتایج، باید فروتنی و ذهنی باز داشته باشیم و رفتارهای خود را بررسی کنیم.
نقش شانس در تصمیمگیری
تصمیمگیریها تحت تاثیر دو عامل اصلی هستند: مهارت و شانس. اغلب ما تصور میکنیم موفقیتها و شکستها تنها نتیجه مهارتها و تلاشهای فردی ماست اما شانس و تصادف نیز نقشی کلیدی دارند. در کتاب “تفکر نامطمئن”، آنی دوک توضیح میدهد که چگونه بسیاری از نتایج خوب یا بد نه از مهارت بلکه از اتفاقات پیشبینینشده نشأت میگیرند و اینکه ما باید به این جنبه تصادفی در فرآیند تصمیمگیری توجه داشته باشیم.
اغلب نتایج را بهعنوان معیاری برای ارزیابی کیفیت تصمیمگیریها در نظر میگیریم، اما این نگاه میتواند به تفکر غیرمنطقی منجر شود. این به این دلیل است که شانس یا اتفاقات تصادفی نقش بزرگی در نتیجۀ نهایی دارند و نمیتوان همیشه نتایج را مستقیماً به مهارت یا تصمیمات ما نسبت داد.
آنی دوک معتقد است زندگی بیشتر شبیه پوکر است نه شطرنج. در شطرنج، همه اطلاعات موجود است و بازیکن بهتر میتواند با مهارت خود بر حریف ضعیفتر غلبه کند. ما دوست داریم زندگی مانند شطرنج منطقی باشد اما مانند پوکر، پر از عدم قطعیت و اطلاعات ناقص است و حتی بهترین تصمیمها ممکن است به نتایج نامطلوب منجر شوند، چرا که شانس و عوامل تصادفی هم نقش دارند.
مغز انسان همیشه به دنبال قطعیت است و اینکه نقش شانس در تصمیمگیریها پررنگ است را نمیپذیرد. به همین دلیل کیفیت تصمیم را بر اساس نتیجۀ آن میسنجد و فقط در صورتی که نتیجه خوب باشد تصمیمی که برای آن گرفته شده را درست میداند. این تفکر نتیجهگرایی نام دارد که میتواند ما را به اشتباه بیندازد. برای جلوگیری از این خطا باید قبول کنیم که عدم قطعیت بخشی از زندگی است و همیشه نمیتوان اتفاقات آینده را پیشبینی کرد.
یک تصمیم خوب همیشه به بهترین نتیجه ختم نمیشود و مهم فرآیند تصمیمگیری است. پذیرفتن عدم قطعیت به ما کمک میکند که از اشتباهکردن نترسیم و درک کنیم که جهان تصادفی است و نتایج همیشه قابل پیش بینی نیستند. آنچه یک تصمیم را عالی میکند، این نیست که نتیجه عالی داشته باشد. یک تصمیم عالی نتیجه یک فرایند خوب است و این فرآیند باید شامل تلاشی برای نمایش دقیق وضعیت دانش ما باشد. و این وضعیت دانش، در نهایت یک نوع از “من مطمئن نیستم” است.
نقش باورها در تصمیمگیری و تفکر نامطمئن
باورها نقش مهمی در تصمیمگیریها دارند. باورها بازتاب دقیقی از واقعیت نیستند. اغلب انسانها زودباورند و بدون چالشی باورهای خود را میپذیرند و طبق آن عمل میکنند. همین امر باعث اشتباه در تصمیمگیری میشود بهخصوص زمانی که عدم قطعیت وجود دارد. بهتر است بهجای اینکه فکر کنیم تصمیماتمان بهطور مطلق درست یا غلط هستند آنها را مانند شرطبندی ببینیم.
باورها معمولا با الگوی خاصی شکل میگیرند. ما ابتدا چیزی را میشنویم و اطلاعات را از اطرافمان دریافت میکنیم. ناخودآگاه و بدون بررسی آن اطلاعات میپذیریم و فقط اگر انگیزهای داشته باشیم ممکن است به درست و غلط بودن آن فکر کنیم. انسانها بیشتر به دنبال کارایی در انتقال اطلاعات هستند و معمولا خیلی راحت باور را میپذیرند.
به جای اینکه باورهایمان را سیاه و سفید ببینیم بهتر است مانند شرطبندی به درست و غلط بودن آنها نگاه کنیم. با این تفکر میتوانیم حقیقت را صادقانهتر و دقیقتر ارزیابی کنیم. آنید دوک معتقد است باورهای ما اغلب از الگوهای نادرست یا اطلاعات نادرست شکل میگیرند و حتی افراد باهوشتر میتوانند بهتر خود را فریب دهند، زیرا از استدلالهای انگیزشی برای حفظ باورهای خود استفاده میکنند.
باید بپذیریم که ممکن است اشتباه کنیم. هر چه بیشتر آگاه باشیم که در زندگی دائماً در حال شرطبندی بر اساس باورها و فرضیات خود هستیم (چه در زمینههای مالی، سلامتی، وقت یا منابع دیگر)، تمایل بیشتری به تعدیل اظهارات و نظرات خود خواهیم داشت. این تعدیلها به ما کمک میکنند که با پذیرش ریسکهای ذاتی باورهای خود، به یک دیدگاه واقعیتر و نزدیکتر به حقیقت برسیم.
در کل برای تصمیمگیریها باید با قبول عدم قطعیت و ارزیابی اطمینان خود نسبت به باورها بهجای تأکید بر مطلق بودن آنها، باورهای خودمان را با دقت بیشتری ببینیم. البته این کار آسانی نیست. این باورها چنان در تفکر ما نقش بستهاند که برای غلبه بر آن به چیزی بیشتر از آگاهی از آنها نیاز داریم.
چطور میتوانیم تصمیمات بهتری بگیریم؟
به گفتۀ دوک در کتاب تفکر نامطمئن، برای اینکه بتوانیم تصمیمات بهتری بگیریم باید از تصمیمات گذشتۀ خود درس بگیریم. همچنین باید بتوانیم تشخیص دهیم که نتایج تصمیمات ما ناشی از شانس بودناند یا مهارت و تفکر خودمان. این تفاوت مهمی است زیرا ما نمیتوانیم کاری برای شانس بکنیم و فقط میتوانیم مهارتمان را تقویت کنیم.
برای تقویت حلقه یادگیری، دوک توصیه میکند که نتایج ناشی از شانس را نادیده بگیریم و تمرکز خود را بر نتایجی بگذاریم که واقعاً ناشی از مهارت ما هستند. به عبارت دیگر، یادگیری از تجربیات به معنای تمرکز بر فرصتهای واقعی یادگیری و کنار گذاشتن نتایج نادرست و غیر واقعی است. برای تقویت حلقه یادگیری، دوک توصیه میکند که نتایج ناشی از شانس را نادیده بگیریم و تمرکز خود را بر نتایجی بگذاریم که واقعاً ناشی از مهارت ما هستند. به عبارت دیگر، یادگیری از تجربیات به معنای تمرکز بر فرصتهای واقعی یادگیری و کنار گذاشتن نتایج نادرست و غیر واقعی است.
باید سعی کنیم از نتایج درس بگیریم. بررسی و تحلیل نتایج به تصمیمگیریهای ما در آینده کمک میکند. در برخی نتایج نقش شانس بسیار پررنگ است و این نتایج معمولا آموزنده نیستند و باید آنها را نادیده گرفت. اما نتایجی که ناشی از تصمیمات ما هستند، به تحلیل و یادگیری نیاز دارد تا بتوانیم باورها و استراتژیهای خود را بهروزرسانی کنیم.
درک این تفاوتها کار سادهای نیست زیرا انسانها به طور طبیعی موفقیتهای خود را به مهارتهایشان و شکستها را به بدشانسی نسبت میدهند. این تفکر مانع از یادگیری از تجربههای گذشتهمان میشود. پس برای اینکه بتوانیم تصمیمات بهتری بگیریم باید به نتایج نگاه کنیم و درک کنیم ه عواملی باعث آن شدهاند تا بتوانیم از آن درس بگیریم. برای اینکه بتوانید از تجربهها بیشتر یاد بگیرید میتوانید از استراتژیهای زیر استفاده کنید:
- از تجربههای دیگران درس بگیرید. وقتی نتایج خوب را به شانس و نتایج بد را به مهارت نسبت میدهیم، این طرز فکر را بر دیگران تحمیل نکنیم. یعنی اگر دیگران دچار شکست میشوند، نباید از آن لذت ببریم. این رویکرد باید با همدلی باشد نه با شادی از بدبختی آنها. دلیل این تأکید این است که احساس شادی ما بیشتر تحت تاثیر مقایسۀ خود با دیگران است.
- به جای نتیجه بر یادگیری تمرکز کنید.
- تغییر در نحوۀ مقایسه: به جای احساس رقابت، به میل به بهبود در تواناییهای و اعتراف به اشتباهات بپردازید. این تفکر باعث میشود نتایج را بهتر ببینیم و بهتر از آن یاد بگیریم.
- بررسی نتایج بهعنوان شرطبندی: این رویکرد باعث میشود که ذهن ما بهصورت باز به بررسی فرضیههای جایگزین بپردازد و به ما کمک کند تا دیدگاههای دیگران را در نظر بگیریم.
به گفتۀ کتاب تفکر نامطمئن عادتها نقش مهمی در شکلدهی به رفتارها دارند. برای تغییر عادات، باید ساختار سرنخ، رفتار و پاداش را در نظر گرفت. با حفظ سرنخ و پاداش و تغییر رفتار میتوانیم عادتهای مثبتتری ایجاد کنیم که به بهبود تصمیمگیری کمک کنند. این رویکرد به ما امکان میدهد تا عادات بهتری را در زندگی خود بسازیم و از تجربیات گذشته درس بگیریم.
سیستم دوستی به روایت کتاب تفکر نامطمئن
عضویت در گروههای مناسب یکی از عواملی است که میتواند به تصمیمگیری بهتر کمک کند. ما زمانی بهتر در تصمیمگیری پیشرفت میکنیم که دیگران به ما کمک کنند. تشکیل گروه تصمیمگیری خوب که به فکر کردن مثل شرطبندی نگاه میکند و هدفش جستوجوی نظرات جایگزین، و تکیه بر دیگران برای پوشش نقاط کور باشد، میتواند به ما کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیریم.
برای اینکه این گروه اثربخش باشد، شرایط باید جوری باشد که اعضا بتوانند بدون ترس از قضاوت، نظرات خود را بیان کنند. برای اینکه یک گروه مؤثر و پایدار باشد، باید توافق و همفکری میان اعضا وجود داشته باشد. غرق کردن کسی در واقعیتهای تلخ بهتنهایی نمیتواند به نتایج سازنده منجر شود، بلکه باید فضایی برای تبادل نظر و گفتگو فراهم شود که در آن هر عضو احساس کند که صدایش شنیده میشود.
برای داشتن تعامل بهتر باید بر تمرکز دقت کرد و به دنبال حقیقت بود. اعضا باید در قبال تصمیماتی که در گروه گرفته میشود، مسئولیتپذیر باشند. این شامل ارزیابی مستمر تصمیمات و اثرات آنها بر نتایج گروه میشود. همچنین اعضا باید آمادگی شنیدن و بررسی نظرات و ایدههای مختلف را داشته باشند. به این ترتیب، تعامل با دیگران و استفاده از نظرات آنها میتواند به بهبود تصمیمات ما و یادگیری از تجربیات گذشته کمک کند.
مخالفت برای پیروزی به روایت کتاب تفکر نامطمئن
در این فصل از کتاب تفکر نامطمئن آنی دوک به بررسی اصول و هنجارهایی میپردازد که میتوانند به بهبود کارایی گروههای تصمیمگیری کمک کنند. او با ارجاع به مفهوم CUDOS، چهار بعد کلیدی را معرفی میکند که باید در فعالیتهای گروهی رعایت شوند:
- کمونیسم: به معنای اشتراکگذاری دادهها و اطلاعات در گروه است. اطلاعات مربوط به موضوع باید توسط اعضای گروه، آزادانه به اشتراک گذاشته شود تا تصمیمگیریها بر اساس شواهد و اطلاعات باشد.
- عمومیتگرایی: ایدهها و شواهد از منابع مختلف باید توسط معیارهای یکسانی ارزیابی شوند. این کار به گروه کمک میکند تا از سوگیریهای ایدئولوژیک اجتناب کند.
- بیطرفی: نظرات شخصی نباید بر نتایج تاثیر بگذارند و گروه باید بر اساس ورودیها تصمیمگیری کند.
- شکاکیت سازمانیافته: باید فضای بحث و تبادل نظر فراهم باشد تا تمام اعضا بتوانند آزادانه مخالفت کنند و عدم قطعیتها را بهعنوان بخشی از فرآیند تصمیمگیری بپذیرند.
به صورت کلی ترویج تفکر انتقادی، همکاری مؤثر و شفافیت در تصمیمگیریهای گروهی امری ضروری است. برای مطالعۀ کامل این فصل از کتاب تفکر نامطمئن پیشنهاد میکنیم کتاب را مطالعه کنید.
سفر ذهنی در زمان برای تصمیمگیری بهتری
فصل ششم کتاب تفکر نامطمئن به ماجراجویی در سفر ذهنی به زمان میپردازد و تأکید میکند که برای گرفتن تصمیمات بهتر، لازم است که به خودِ گذشته و آیندهمان مراجعه کنیم. این فرآیند میتواند شامل ایجاد لحظاتی باشد که در آن بتوانیم تصمیمات آنی را متوقف کرده و از منظر خودِ گذشته و آینده به آنها نگاه کنیم.
یکی از استراتژیهای اصلی در این زمینه همدلی با خود آینده و درک آن است تا بتوانیم از تمایل به اولویتدادن به نیازهای کنونی به ضرر نیازهای آینده جلوگیری کنیم. فکر کردن به پشیمانی احتمالی پیشبینیشده قبل از تصمیمگیری نیز میتواند به ما برای تصمیمگیری بهتر کمک کند.
علاوه بر این، قرار دادن لحظهی حال در چارچوبی بلندمدت میتواند به کاهش نوسانات عاطفی کمک کند. بهطور مثال، در شرایطی دشوار مانند تعویض لاستیک در هوای بارانی، دیدن شادی بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت میتواند مؤثر باشد.
تشخیص زمانی که در وضعیت “تیلت” هستیم (که به احساساتی بودن و تصمیمگیری نادرست منجر میشود) نیز بسیار مهم است. یکی از راهها برای پیشتعهد به رفتارهای خاص، ایجاد موانع برای جلوگیری از تصمیمات غیر منطقی است. بهعنوان مثال، میتوان خود را از رفتن به فودکورتهای مرکز خرید که مواد غذایی ناسالم ارائه میدهند دور نگه داشت یا میانوعدههای سالم را همراه داشت.
وقتی که علائمی از انحراف از حقیقت را میبینیم بهتر است وقفههای تصمیمگیری ایجاد کنیم. این کار حس پاسخگویی را تقویت میکند. شناسایی و آمادهسازی برای آیندههای احتمالی نیز از طریق تحلیل سناریوها به ما کمک میکند که بهتر آماده شده و از نتایج غافلگیرکننده جلوگیری کنیم.
زمانی که بتوانیم خودِ گذشته، حال و آیندهمان را در کنار هم قرار دهیم، تصمیمات بهتری میگیریم و احساس بهتری نسبت به آنها داریم. این کار نه تنها به ما کمک میکند انتظارات خود از آینده را تنظیم کنیم، بلکه اهدافمان را با دقت بیشتری تعریف کرده و برنامههایی برای کاهش احتمال نتایج بد و افزایش نتایج خوب در نظر بگیریم. با این رویکرد، میتوانیم از غافلگیریها بکاهیم و برای مشکلات احتمالی برنامههای جایگزین داشته باشیم.
چه کسانی باید کتاب تفکر نامطمئن را بخوانند؟
این کتاب به افرادی که از تصمیمگیری میترسند و همیشه هنگام گرفتن تصمیمها درس دارند و همچنین کسانی که میخواهند از تکرار اشتباهات خود درس بگیرند توصیه میشود.کتاب تفکر نامطمئن پر از استراتژیهایی کاربردی است و به خوانندگان نشان میدهد که چطور میتوانند مانند یک بازیکن پوکر فکر کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.
کتاب تفکر نامطمئن با استفاده از مثالها و داستانهای مفید نقش شانس و عدم قطعیت را در زندگی و تصمیمگیری نشان میدهد. آنی دوک با استفاده از شیوۀ داستانگویی و علم خود در زمینۀ روانشناسی و تصمیمگیری خوانندگان را سرگرم کرده و از این طریق دانش خود را به آنها انتقال میدهد.
نامۀ آنی دوک به شما در مورد کتاب تفکر نامطمئن
آخرین «تصمیم اشتباهتان» را به یاد دارید؟ همۀ افراد ممکن است در زندگی خود تصمیمات اشتباهی بگیرند. تصمیماتی که باعث شده است به نتیجهای که انتظارش را داشتند نرسند. احتمالاً قبل از تصمیمگیری هم مدتها به راهی که بهنظر درست بوده فکر کردهاند، برنامهریزی کردهاند و مشورت گرفتهاند.
لحظهای که افراد متوجه میشوند آنچه که پیشبینی کردهاند اتفاق نیافتاده است، احتمالاً با خود میگویند: «باید از اول فکرش رو میکردم» یا «باید میدونستم اینطوری میشه». این لحظه شروع اسارت در چالۀ نتیجهگرایی است. چالۀ نتیجهگرایی مرحلهای است که فرد فکر میکند چون «نتیجه» تصمیمش خوب نبوده، پس تمام مراحلی که برای «تصمیمگیری» طی کرده اشتباه است. اما این احساس درست نیست.
اسیر شدن در چالۀ نتیجهگرایی اشتباه رایجی است و آدمهایی که گرفتار این چاله میشوند تاثیر «شانس» را در نتیجه تصمیماتشان دست کم میگیرند. اگر بیشتر فکر کنیم، برعکس این حالت هم ممکن است؛ اینکه بعضیها با فرمولهای عجیب، ناکارآمد یا نادرست، تصمیمی را گرفتهاند که در میان بهت و حیرت بینندگان، نتیجۀ خوبی داشته و فرد تصمیمگیرنده به خودش بالیده است که «عجب تصمیمی گرفتم!»؛ بهخاطر داشته باشید که همیشه مهارت تصمیمگیری نیست که نتیجۀ تصمیمات شما را مشخص میکند و تاثیر شانس را هم باید همیشه درنظر داشت.
اینها را گفتم که زمانی در مسیر سفر تصمیمگیری بهخاطر نتیجۀ نامطلوبی که گرفتید، بیجهت تغییر مسیر ندهید. آنچه مهم است این است که با اطلاعاتی که داریم، انتخاب مناسبی برای هر تصمیم داشته باشیم. شاید فردا، به جای رگبار بدشانسی، نور آفتاب خوششانسی به جاده بتابد.





نیلوفر (مالک تایید شده) –
سلام. به تازگی این کتاب رو از انتشاراتتون خریداری کردم و مشغول مطالعه اش هستم . برای اصطلاح ” استدلال انگیزشی ” به نظرم میشه از عبارتی مثل ” دلیل تراشی بر اساس درونیات ” استفاده کرد.⚘
نیلوفر (مالک تایید شده) –
یا ” دلیل تراشی از سَر درونیاتمان “
صهبا –
سلام
جایگزین استدلال انگیزشی می توان از ” استدلال از درون براندازنده” استفاده کرد.
مررسی
صهبا رضازاده –
با سلام و احترام، به نظر من “دلیل تراشی تعمدی” می تواند جایگزین خوبی باشد.
محمد مهدی –
انگیزه دلیل تراشی
البته پی نوشت شما بسیار عالی بود که ما رو هم به فکر برد و تعامل سازنده با خواننده برقرار کرد …ممنون و تشکر
نشر نوین –
محمد مهدی عزیز
ممنونیم از پیشنهاد خوبتون
علی سلیمانی –
با سلام
می توانید از واژه ((استدلال خودتایید)) استفاده کنید.
مازیار –
استدلال انگیزشی : استدلال مغرضانه ، استدلال اعتقاد محور.
حبیب –
درود و وقت بخیر و سپاس از انتخاب کتاب ، ترجمه روان و عالی و پی نویس های خوب
به نظر من استدلال متأثر جایگزین خوبی برای استدلال انگیزشی است
امیرحسین اکبرزاده –
Motivated به معنی انگیزه از روی هیجان، علاقه و اشتیاقه
به نظر بنده استدلال تشویقی میتونه معنی رو بهتر برسونه
محسن بیات –
درود بر شما
استدلال انگیزه مند و یا استدلال غیر خنثی می تواند جاگیزین استدلال انگیزشی باشد
آرشام –
سلام
میدونم اینی که میگم توی ترجمه ی کلمه به کلمش نیست ولی میتونیم از “استدلال تقویت شده” برای motivated reasoning استفاده کنیم؟چون به نوعی استدلالی که داریم میکنیم با پیش زمینه های ذهنی تقویت شده.برای همینم در اون جهت فکر میکنیم.🤔😅
آرشام –
با سلام
میدونم اینی که میگم توی ترجمه ی کلمه به کلمش نیست ولی میتونیم از “استدلال تقویت شده” برای motivated reasoning استفاده کنیم؟چون به نوعی استدلالی که داریم میکنیم با پیش زمینه های ذهنی تقویت شده.برای همینم در اون جهت فکر میکنیم.🤔😅
فرهاد دادخواه –
سلام. بخش معرّفی کتاب را خواندم و برایم جالب آمد و کتاب را خریدم. کتاب آموزندهای است و از انتشار آن سپاسگزارم. در صفحۀ ۶۷ کتاب «عبارت استدلال انگیزشی» آورده شده و از خوانندگان پیشنهاد ترجمۀ مناسبتر را خواسته بودید. من ترجمۀ «دلیلتراشی متعصّبانه» یا بهطور سادهتر «دلیلتراشی» را پیشنهاد میکنم و بهنظرم به منظور نویسنده نزدیکتر میباشد.
با سپاس
محمد –
Motivated Reasoning رو میشه استدلالِ انگیخته معنی کرد که بهرحال به یک خطی توی پاورقی نیاز داره
هانی ادیب آزاد –
با سلام
برای ترجمه motivated reasoning اصطلاح ” خود تایید انگاری ” را پیشنهاد می کنم
محمد –
برای ترجمه اصطلاح motivated reasoning به هیچ وجه نباید ترجمه کلمه به کلمه صورت بگیره چون معنی رو اصلا نمیتونه منتقل کنه و مهم تر از همه همونطور که خود مترجم گفته بار معنایی منفی رو نمیرسونه.
به نظر من نتیجه گیری جهت دار یا استدلال متأثر از فرضیه های ذهنی میتونه معنی خوبی براش باشه
نشر نوین –
محمد عزیز،
ممنونیم از همراهی و پیشنهادات خوبتون.
مازیار –
من نسخۀ آنلاین این کتاب رو خوندم. پیشنهاد میکنم شما هم بخونیدش.
نشر نوین –
خوشحالیم که کتاب رو دوست داشتی
ممنون از اینکه نظرت رو با ما در میون گذاشتی مازیار عزیز
مینا –
به نظرتون این کتاب ارزش خوندن داره؟ شک دارم بخرمش یا نه.
نشر نوین –
مینای عزیز پیشنهاد میکنیم نظرات سایر کاربران و خلاصهای از این کتاب رو بخونی
امیدواریم برات مفید باشه.
صادقی –
یکی از بهترین کتابهاست در حوزه تصمیم گیری 👌 پیشنهاد میکنم بخونید.
نشر نوین –
خوشحالیم که کتاب رو دوست داشتین
ممنون از اینکه نظرتون رو با ما در میون گذاشتین
نشر نوین –
خوشحالیم که کتاب رو دوست داشتین
ممنون از اینکه نظرتون رو با ما در میون گذاشتین
عباس –
من نسخه الگترونیکی این کتاب رو خوندم و به نظرم واقعا ارزش خوندن رو داره. ممنون از نشر نوین بابت ترجمه خوبش🌹