معرفی جیمز دانکرت

|
جیمز دانکرت پژوهشگر و استاد دانشگاه استرالیایی-کانادایی در رشتۀ عصبشناسی است. او در زمینۀ ملال و تاثیر آن بر ذهن مطالعه میکند و در این زمینه یک کتاب به نام روانشناسی ملال با همکاری جان ایستوود منتشر کرده است. در ادامه مروری بر زندگینامه جیمز دانکرت خواهیم داشت.
زندگینامه و تحصیلات جیمز دانکرت
جیمز دانکرت (James Danckert) در ۹ ژانویه ۱۹۷۲ در استرالیا به دنیا آمد. او تابعیت استرالیایی و کانادایی دارد. جیمز دانکرن مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ هنر در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه ملبورن دریافت کرد. او دوره مقدماتی کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۹۹۴ در دانشگاه لاتروب گذراند و عنوان پایانناماش رهاسازی سریع توجه بصری پنهان فضایی بود که باعث شد او برندۀ جایزه انجمن روانشناسی استرالیا برای عملکرد برتر در سطح سال چهارم شود.
جیمز دانکرت کارشناسی ارشد روانشناسی عصبی بالینی خود را نیز در دانشگاه لاتروب، در سال ۱۹۹۷ گذراند. دانکرت مدرک دکتری خود را در رشتۀ روانشناسی عصبی در سال ۲۰۰۰ در دانشگاه لاتروب دریافت کرد. عنوان پایاننامۀ او بررسی نقش توجه به عنوان انتخاب برای عمل بود.
جیمز دنکرت در سالهای اولیه دورۀ کارشناسی رویای تبدیل شدن به یک نویسنده داستانهای تخیلی را در سر داشت. اما مسیر زندگی او تغییر کرد و به سمت علوم اعصاب شناختی حرکت کرد. در سال اول دانشگاه، برادرش در یک تصادف رانندگی دچار آسیب جدی مغزی شد. این اتفاق تأثیر عمیقی بر او گذاشت. در سال دوم دانشگاه، وقتی داستان فینیس گیج و میله آهنیاش را شنید، ارتباط آن با تلاشهای برادرش برای بازگشت به زندگی عادیاش برایش آشکار شد.
این موضوع او را شیفته علوم اعصاب کرد و تصمیم گرفت بیشتر درباره پیچیدهترین تواناییهای انسان، یعنی عملکردهای اجرایی، یاد بگیرد. یکی از شکایتهای اصلی برادرش پس از آسیباش این بود که حوصلهاش سر رفته بود — مشکلی که جیمز هم، حتی بدون تجربه یک تصادف، با آن آشنا بود.
برادر جیمز در سال ۱۹۹۱ تصادف کرد. کار او در سال ۲۰۰۲ شروع شد. اولین مقالهاش درباره بیحوصلگی را در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد و اولین بودجه خارجی برای تحقیقات جدی در این زمینه را در سال ۲۰۱۲ دریافت کرد.
فعالیتهای کاری جیمز دانکرت
جیمز دانکرت در حال حاضر به عنوان استاد در حوزه علوم اعصاب شناختی در گروه روانشناسی دانشگاه واترلو از سال ۲۰۱۳ تاکنون مشغول به کار است. او همچنین از سال ۲۰۰۷ به عنوان استاد مدعو در مرکز علوم اعصاب نظری و از سال ۲۰۰۶ به عنوان استاد مدعو در مؤسسه تحقیقات پیری دانشگاه واترلو فعالیت میکند.
پیش از این، او از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ دارندۀ کرسی تحقیقاتی کانادا در علوم اعصاب شناختی بود و در همین دانشگاه از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳ به عنوان استاد دانشیار و از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ به عنوان استاد یار در گروه روانشناسی خدمت کرد. او همچنین از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ به عنوان پژوهشگر فوقدکترا در گروه تحقیقاتی CIHR در زمینه عمل و ادراک در دانشگاه وسترن انتاریو تحت راهنمایی دکتر ملوین گودال و از نوامبر ۲۰۰۰ تا آوریل ۲۰۰۱ به عنوان پژوهشگر فوقدکترا در واحد ۵۳۴ INSERM در لیون فرانسه تحت راهنمایی دکتر ایو روستی فعالیت کرد.
پیش از این، جیمز دانکرت از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ به عنوان مدرس سشنال در دانشگاه فناوری سوینبرن در هاوثورن ویکتوریای استرالیا، از سپتامبر ۱۹۹۷ تا مه ۱۹۹۹ به عنوان روانشناس عصبی بالینی در مرکز حمایت و اسکان آسیبهای مغزی مرتبط با الکل (ARBIAS)، از اکتبر ۱۹۹۷ تا سپتامبر ۱۹۹۸ به عنوان روانشناس عصبی مسئول ارزیابیهای CIBIC در یک کارآزمایی دارویی Donepezil برای بیماری آلزایمر متوسط تا نسبتاً شدید، و از دسامبر ۱۹۹۷ تا مارس ۱۹۹۹ به عنوان روانشناس عصبی موقت در بیمارستان توانبخشی کالفیلد مشغول به کار بود.
کتابهای جیمز دانکرت
جیمز دانکرت نویسندۀ کتاب Out of My Skull: The Psychology of Boredom است. این کتاب با نام روانشناسی ملال توسط نشر نوین با دریافت حق کپی رایت به فارسی ترجمه شده است. جیمز دانکرت و جان ایستوود در این کتاب پدیدۀ بیحوصلگی و نقش آن در زندگی را بررسی میکند. بیحوصلگی ما را بیقرار و مضطرب میکند و اغلب سعی میکنیم با انجام کارهای بیمعنا از دست آن فرار کنیم.
کتاب روانشناسی ملال توضیح میدهد گه پاسخ نامناسب به بیحوصلگی میتواند منجر به حوادث، رفتارهای پرخطر، تنهایی و اتلاف وقت شود. اما اگر به جای فرار از آن، به بیحوصلگی گوش دهیم، میتواند به عاملی برای تغییر و بهبود زندگی تبدیل شود. به گفتۀ این کتاب تحقیقات اخیر نشان میدهد که رویکرد سازگارانه به بیحوصلگی میتواند اثرات منفی آن را کاهش دهد و ما را به سمت زندگی پربارتر و مشارکتآمیزتر هدایت کند.