خلاصه کتاب از نو
تقریباً تا همین اواخر،جامعهٔ علمی احساسات، خلقوخو و دیگر فرایندهای هیجانی را جعبهسیاهی گیجکننده میدانستند که ارزیابی آن غیرممکن بود و عموماً ارزش مطالعۀ «جدی» را نداشت.
اما در این سالها حوزۀ روانشناسی هم دستخوش تغییرات بنیادینی شده است. قلمرو هیجان که پیشتر به حاشیه رانده شده بود و چندان مطالعه نمیشد، بهشکل حوزۀ پژوهشی پویایی درآمده است که دانشمندان را از رشتههای مختلف به خود جذب میکند تا برای بسیاری از سؤالات دربارۀ هیجانات دلیل و برهان ارائه دهند.
ما اکنون درک علمی بسیار بهتری از هیجانات داریم؛ این علم به ما میآموزد که هیجانات چیستند، چرا داریمشان و آنچه از همه مهمتر است اینکه چگونه آنها را بهشکل مؤثر و نتیجهبخشی مدیریت کنیم.
کتاب از نو نوشتهٔ ایتن کراس برای پرداختن به همین پرسشهای گسترده، فراگیر و همیشگی نوشته شده است. چون از وقتی انسان بر این سیاره پا گذاشته، درگیر هیجاناتش بوده است.
نمونههایی از متون مکتوب بشری در دوران باستان گواهی بر این واقعیتاند: لوحهای گِلی سههزارسالۀ کشفشده در سوریه و عراق امروزی، درد مرتبط با حالات هیجانی مانند اضطراب، افسردگی و دلشکستگی را توصیف میکنند.
بسیاری از ابزارهایی که برای مقابله با کشمکشهای هیجانیمان کشف کردهایم، بهدرستی از آزمون زمان سربلند بیرون نیامدهاند. در واقع، فکرکردن به بعضی از آنها واقعاً وحشتناک است.
مواجهه انسان با احساسات و هیجانات
ما برای کنترل هیجاناتمان، به راهحلهایی باورنکردنی و گاه هولناک متوسل شدهایم. در قرن هفدهم، یکی از راههای پیشنهادی برای تسکین دلشکستگی، فشردن میلهای آهنی و گداخته بر جمجمه بود! درحالیکه چند قرن بعد، آب معدنی بهعنوان اکسیر ضداسترس تبلیغ میشد.
حتی اگر فکر میکنید این روشها صرفاً خرافات کهنهاند، باید بگویم که روح همان ترپانیشن یا متهکاری جمجمه تا همین چند دهۀ پیش در قالب عملی به نام لوبوتومی زنده بود؛ در لوبوتومی، جراحْ پلک را بالا میزد، ابزار فلزی نوکتیزی را از داخل حدقۀ چشم وارد میکرد و درون قشر پیشپیشانی مغز را دستکاری میکرد تا اتصالات عصبی کلیدی را قطع کند.
در واقع، آنتونیو اگاس مونیس، عصبشناس پرتغالی، در سال ۱۹۴۹ برای ابداع همین روش، که درمانی برای حالات هیجانی شدید بود، جایزۀ نوبل پزشکی را دریافت کرد. نام او کنار کشفیاتی چون ساختار دیاِناِی، کشف انسولین، توسعۀ فناوری امآرآی، در فهرست دستاوردهای برجستۀ علمی قرار گرفت.
ما انسانها هیجانات را چنان گیجکننده و ویرانگر تصور کردهایم که برای اندکی تسکین، به تراشیدن جمجمه، فروبردن فلزات سنگین و ازکارانداختن بخشهایی از مغزمان متوسل شدهایم. و مانند نیاکان باستانیمان، همچنان در حوزۀ هیجانات دچار مشکل هستیم.
کتاب از نو؛ راهی برای مدیریت احساسات به شیوهای جدید
محوطههای دانشگاهها پر از دانشجویانی است که برای مقابله با هیجاناتشان به حمایتهای بیرونی نیاز دارند. بریتانیا و ژاپن وزارتخانههای تنهایی دارند و همزمان رئیس بهداری ارتش آمریکا مبارزه با انزوای اجتماعی را با جهادی ملی برابر دانسته است.
شرکتها میلیونها دلار صرف سرمایهگذاری در برنامههایی برای مقابله با فرسودگی شغلی میکنند. حتی «رئیس بزرگ»، بروس اسپرینگستین (خوانندهٔ آمریکایی)، در مصاحبهای از مبارزهاش با افسردگی حرف زده است.
ما اپلیکیشنهایی روی گوشیهایمان نصب میکنیم تا سطح استرسمان را کنترل کنیم. پولی را که نداریم خرج صنعت سلامت و تندرستی میکنیم که وعدۀ کمی شادی بیشتر میدهد.
گزارشی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که تقریباً از هر هشت بزرگسال آمریکایی، یک نفر روزانه داروی ضدافسردگی مصرف میکند تا هیجاناتش را کنترل کند. دارویی که اگرچه برای بسیاری از افراد واقعاً مفید است، هرگز علاجی قطعی نیست.
بیتردید مداخلهها از زمان درمان با زالو و لوبوتومی بهبود یافتهاند. روشهای ما بسیار ظریفتر و کمآسیبتر شدهاند. پیشرفتهایی در گفتاردرمانی، نوآوریها در روانداروشناسی و ترکیب سنتهای ژرفاندیشانۀ باستانی و مدرن، دسترسی ما را به تسکین پریشانی هیجانی گسترش دادهاند.
بااینحال، علیرغم تمام این تلاشها، آمارهای سلامت روان و بهزیستی در جهت نادرست پیش میروند و همچنان بدتر میشوند. بیش از نیم میلیارد نفر در سراسر جهان از نوعی افسردگی و اضطراب رنج میبرند؛ این عارضهها سالانه هزینهای حیرتانگیز معادل یک تریلیون دلار به اقتصاد جهانی تحمیل میکنند.
نقد کتاب از نو به روشهای کوتاهمدت
راهحلهای دیمی و وصلهپینهای همهجا یافت میشوند، از دل اینترنت گرفته تا قفسههای خاکگرفتۀ کتابخانهها.
در نتیجه، بسیاری از ما مجبور میشویم با چسباندن تکهتکههای تاکتیکهای مقابلهای، نوعی روش کنارآمدن سرهم کنیم، که بعضیهایشان کمی مؤثرند و بعضی دیگر واقعاً آسیبزا هستند، بیآنکه واقعاً بفهمیم آیا این روشها اصلاً کنار هم جواب میدهند یا نه.
کمی مدیتیشن اینجا، یک حمام یخ آنجا، قدری بازسازی شناختی و شاید هم چهار پنج تا کوکتل برای راحتکردن اوضاع.
در این میان، افرادی که مهارت خوبی در مدیریت هیجاناتشان دارند، کمتر احساس تنهایی میکنند، روابط اجتماعی رضایتبخشتری دارند و از زندگیشان راضیتر هستند.
دچار مشکلات مالی کمتری میشوند، کمتر مرتکب جرم میشوند و عملکرد بهتری در مدرسه و محل کار دارند. از نظر جسمی هم سالمتر هستند؛ سریعتر حرکت میکنند، در عکسها جوانتر به نظر میرسند، از نظر بیولوژیکی دیرتر پیر میشوند و بیشتر عمر میکنند.
توانایی کنترل هیجانات فقط پرهیز از جنبۀ تاریک زندگی نیست، بلکه پررنگکردن و غنای ابعاد مثبت، مولد و پاداشدهندۀ وجود نیز هست.
سؤالی که اکنون با آن روبهرو هستیم همان سؤالی است که احتمالاً نیاکان ما را واداشت تا جمجمهشان را سوراخ کنند: با اینهمه احساسات چهکار کنیم؟
هیجانات ما، چه مثبت و چه منفی، ابزارهایی هستند که برای جهتیابی و رهیابی خود در این دنیا از آنها استفاده میکنیم. آنها بر اینکه عاشق چه کسی میشویم و از چه کسی نفرت مییابیم تأثیر میگذارند.
ما را برمیانگیزند تا برای تحقق رؤیاهایمان ساعات طولانیتری کار کنیم و وقتی آرزوهایمان دیگر به دردمان نمیخورند، رهایشان کنیم. میتوانند زندگیمان را سرشار از سلامتی و نشاط کنند یا وقتی هدفهایمان را گم کردهایم، نیرویمان را ببلعند.
اغلب عامل تعیینکننده در حفظ پیوندهای نزدیک با دیگران یا گرفتارشدن در روابط پر از تعارض هستند. و با وجود اینهمه تأثیر عمیقشان بر زندگیمان، کمتر کسی در زندگیاش راهنمایی علمی برای تنظیم یا تغییر هیجاناتش دریافت میکند؛ اینکه چطور شدت آنها را افزایش یا کاهش دهد یا چگونه با ظرافت از یک حالت هیجانی به حالت دیگر گذر کند.
چطور میتوانیم احساساتمان را مدیریت کنیم؟
در بیست سال گذشته، شاهد رنسانسی علمی در درک سازوکارهای هیجانی بودهایم؛ «اصول اولیه» روانشناختی و عصبی که توضیح میدهند هیجانات چگونه عمل میکنند. و همچنین شاهد رشد سریع روشهای نو برای سنجش و آزمودن این سازوکارها بودهایم.
تکنیکهای علم عصبشناسی به ما امکان میدهند به چشم ببینیم کدام بخشهای مغز، در چه زمانی و چگونه در تجربه و کنترل هیجانات فعال میشوند. گوشیهای هوشمند و فناوریهای پوشیدنی ما را قادر میسازند واکنشهای هیجانی افراد را در لحظه و در بستر واقعی زندگی رصد کنیم.
فناوریهای اینترنتی این امکان را فراهم کردهاند که روی جمعیتهای گستردهای از سراسر جهان آزمایش انجام دهیم و دادههایی بیسابقه گردآوری کنیم.
این نوآوریها، همراه با روشهای سنتیتر آزمایشگری، شیوۀ تفکرمان دربارۀ هیجانات را متحول کردهاند. مثلاً یاد گرفتهایم که کلید نجات هیجانی همیشه زندگی در لحظۀ حال نیست و اینکه هیجانات منفی، فارغ از سمّیبودن، گاهی میتوانند به روشهای غافلگیرکنندهای به ما کمک کنند.
و شاید از همه مهمتر، کشف کردهایم که نمیتوانیم برای مشکلات هیجانیمان نسخۀ واحدی بپیچیم. مگر میشود خودرویتان را ببرید پیش مکانیک و انتظار داشته باشید که با یک ابزار آن را تعمیر کند؟
البته که نه! خودروها ماشینهای پیچیده و وابسته به نیروی محرکه هستند که برای رفع هر مشکلی در آنها به ابزارهای متفاوتی نیاز است.
همین مفهوم دربارۀ ما هم صدق میکند. نیازهای هیجانی ما از موقعیتی به موقعیت دیگر، از شخصی به شخص دیگر و قطعاً از روزی به روز دیگر، حتی از لحظهای به لحظه دیگر، تغییر میکنند.
پس به ابزارهای متنوعی نیاز داریم تا این نیازها را پاسخ دهیم. خبر خوب این است که شما همین حالا هم آنها را در اختیار دارید.
راهکارهای کتاب از نو
در کتاب از نو همهچیز با درک چیزی آغاز میشود که ایتن کراس آن را «ابزارهای تغییرِ» هیجانی اصلی مینامد؛ ابزارهایی که همۀ ما در درون خود داریم.
میتوانیم از حواسمان بهره بگیریم تا بهصورت خودکار هیجاناتمان را تغییر دهیم. میتوانیم توجهمان را بهگونهای هدفمند هدایت کنیم، طوری که به ما کمک کند بر بزرگترین ترسهایمان غلبه کنیم و از لذتبخشترین تجربههای زندگیمان بیشتر بهره ببریم.
میتوانیم زاویۀ دیدمان را به شرایط دشوار تغییر دهیم تا بتوانیم از پس دردناکترین حالات هیجانیمان بربیاییم. این ابزارهای تغییر به ما کمک میکنند تا از یک حالت هیجانی به حالت دیگر برسیم و به ما اجازه میدهند احساسات را تضعیف یا تقویت کنیم.
هریک از این «تغییردهندههای درونی» تحت تأثیر نیروهایی بیرونی نیز قرار میگیرند؛ فضاهایی که در آنها حضور داریم، افرادی که با آنها تعامل میکنیم و خانوادهها، سازمانها و نهادهای فرهنگی که به آنها تعلق داریم.
درک اینکه این «تغییردهندههای بیرونی» چطور بر ما اثر میگذارند، ما را قادر میسازد تا با انتخابهایی هوشمندانه دربارۀ چگونگی تعامل با آنها، قدرت ابزارهایی را که درون خود داریم بیشتر کنیم.
اینکه چگونه و چه زمانی از این ابزارهای تغییر استفاده کنیم و کدامیک مناسب شرایط هستند، همان چیزی است که دانش علمی پشت کتاب از نو کمک میکند تا کشفش کنید. به کتاب از نو به چشم دفترچۀ راهنمای سیستم عاملی نگاه کنید که همین حالا در وجودتان فعال است، اما شاید هنوز از تمام ظرفیتش استفاده نمیکنید.
ایتن کراس در کتاب از نو یافتههایی از آزمایشگاه خودش و دیگر پژوهشگران را با ما به اشتراک میگذارد که زمینهساز این بینشها بودهاند.
همچنین داستانهای تأثیرگذار و شگفتانگیزی در خصوص تنظیم هیجان از شخصیتهایی جالب را خواهید خواند؛ از یک استاد یا گوروی شادی گرفته تا یکی از اعضای یگان ویژۀ نیروی دریایی که کد هستهای را حمل میکرد اما دل نازکی داشت، تا آدمهای معمولی که بهطور تصادفی به راهحلهایی گاه مؤثر (و گاه بیاثر) دست یافتهاند.
این داستانها نشان میدهند که چطور میتوانیم از انواع ابزارهای تغییردهندهای که در اختیار داریم برای رویارویی با آنچه که یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی بشر است، استفاده کنیم: چگونگی مدیریت زندگی هیجانیمان.
نگاه دقیق به هیجاناتمان لزوماً نباید دردناک باشد. میتواند روشنگر و آگاهیبخش باشد؛ نهتنها برای بهبود درک ما از زندگی هیجانی خودمان، بلکه برای کمککردن به دیگران در این مسیر.
نخستین گام ما چیست؟ پرداختن به ابتداییترین سؤالات: اصلاً هیجانات چه هستند؟ و چرا مدیریت آنها معمولاً تا این اندازه سخت و دردناک است؟
نظر دیگران در مورد کتاب از نو

«این کتاب کاری فراتر از معنا دادن به احساسات انجام میدهد — افقهای تازهای برای مدیریت آنها میگشاید. ایتن کراس دست به کاری شگفتانگیز زده: کتابی نوشته که هم علمی است و هم پر از بینشهای عملی و درعینحال آنقدر خواندنیست که نمیتوان آن را زمین گذاشت. اگر فکر میکنید نمیشود احساسات را کنترل کرد، او کاری میکند که دوباره فکر کنید.»

«ایتن کراس راهنمایی انقلابی برای تسلط بر زندگی عاطفیتان ارائه میدهد. او با پژوهشهایی نوآورانه، افسانههای قدیمی را به چالش میکشد و نگاهی تازه به احساسات بهعنوان منبعی برای قدرت ارائه میدهد. چه با دلخوریهای روزمره روبهرو باشید و چه با آشوبهای بزرگ، کتاب از نو راهکارهایی عملی در اختیار شما میگذارد تا احساساتتان به جای مانع شدن، توانمندیتان را تقویت کنند.»

«برای هر کسی که تا به حال با خود فکر کرده آیا واقعاً میشود احساساتش را کنترل کند، این کتاب پاسخی روشن دارد: بله. این کتاب خواندنی، روان و صمیمی کتابی گرانبهاست که مجموعهای کامل از راهکارهای علمی برای مدیریت احساسات است.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.