یکی از جنجالیترین اصطلاحات، اصطلاح خودآگاهی است که تعاریف متعددی برای آن عنوان شده است. برخی از محققان بر این باور هستند که خودآگاهی، به معنی توانایی نظارت بر دنیای درونی فرد است. اما برخی دیگر این تعریف را قبول ندارند و میگویند که خودآگاهی به تفاوت بین دیدگاه بقیه نسبت به ما و دیدگاه ما نسبت به خودمان گفته میشود. اگر میخواهید بدانید که خود آگاهی چیست و چگونه میتوان آن را تقویت کرد، ادامه این مقاله را از دست ندهید.
خودآگاهی به زبان ساده چیست؟
همان طور که گفتیم تعاریف مختلفی برای خودآگاهی (self awareness) وجود دارد و نمیتوان تعریف واحدی برای اصطلاح آن عنوان کرد. اما تعریف شلی دووال و رابرت ویکلاند در مورد سلف اورنس ، یک تعریف ساده و ملموس است:« خودآگاهی، یعنی توانایی تمرکز روی خود و اینکه آیا اعمال، افکار و احساسات فرد با ارزشهای درونی او مطابق هستند یا خیر.» به این ترتیب خودآگاهی به زبان ساده، یعنی اینکه بتوانید رفتارهای خود را با ارزشهای درونیتان هماهنگ کنید و بتوانید دیدگاهی را که بقیه نسبت به شما دارند، بشناسید و درک کنید.
انواع خودآگاهی
خودآگاهی را میتوان به 2 نوع تقسیم کرد:
- درونی یا internal self-awareness: منظور از خودآگاهی درونی، این است که فرد تا چه حد ارزشها، نقاط قوت، نقاط ضعف، افکار، رفتارها و احساسات خودش را میشناسد. به این ترتیب اگر نمیدانید که میخواهید چه شغلی داشته باشید یا نمیدانید که هنگام جر و بحث چه احساسی بر شما غالب شده است، یعنی خود آگاهی درونی ندارید.
- بیرونی یا external self-awareness: خودآگاهی بیرونی یعنی شناخت دیدگاهی که بقیه نسبت به ما دارند. البته باید بدانید که بین نوع درونی و بیرونی ارتباط عمیقی وجود دارد، به این ترتیب تا زمانی که از خود درونیمان آگاه نباشیم نمیتوانیم متوجه دیدگاه بقیه نسبت به خودمان شویم. زمانی که به نظر خودتان یک فرد راستگو و صادق هستید، اما دیگران شما را به عنوان فردی بیرحم و خشن تلقی میکنند یعنی شما خودآگاهی بیرونی ندارید.
آشنایی با مراحل خودآگاهی؛ مثلث خود آگاهی چیست؟
برای رسیدن به خودآگاهی، باید مراحل آن را بشناسید. از مراحل خودآگاهی با عنوان مثلث خودآگاهی یاد میشود که شامل موارد زیر است:
- فقدان خودآگاهی: میتوان گفت که بیش از نیمی از افراد در مرحله فقدان خودآگاهی به سر میبرند. در مرحله فقدان فرد در طول روز احساسات مختلفی را تجربه میکند، اما نمیداند دلیل بروز آنها چه چیزی است و چگونه باید با این احساسات مقابله کند. فقدان باعث بروز رفتارهایی غیرمعقول و غیرمنطقی میشود و حتی ممکن است با پشیمانی همراه باشد.
- مواجهه با خود: در ضلع دوم مثلث، فرد با هویت واقعی خودش روبرو میشود و میداند که چگونه باید به خودآگاهی برسد. در این مرحله میتوان ویژگیهای شخصیتی، نقاط قوت و ضعف را پیدا کرد و به شناخت عمیقتری از خود رسید.
- رسیدن به خودآگاهی: بعد از اینکه فرد با هویت خودش روبرو میشود، واکنشهای رفتاری و احساسات خودش را ارزیابی میکند و سعی میکند با توجه به ارزشهای بنیادین خود تصمیم بگیرد. به این ترتیب در این مرحله، میتوان گفت که فرد به سلف اورنس میرسد و میتواند هوش هیجانی خودش را افزایش دهد و احساساتش را مدیریت کند.
خودآگاهی چه مزایایی دارد؟
اگر بخواهیم صادق باشیم، شما تنها با تکیه بر تجربه، جسارت، یا تخصص نمیتوانید پیشرفت کنید. بلکه برای پیشرفت به نیروی قویتری نیاز دارید و آن هم مهارت خودآگاهی است. زمانی که بدون قصد یا سوگیری خاصی به درون خود مینگرید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید و میتوانید درست تصمیمگیری کنید. جالب است بدانید که یکی از روشهای تقویت اعتماد به نفس، تقویت مهارت خودآگاهی است. همچنین خودآگاهی مزایای دیگری هم دارد که عبارت اند از:
- میتواند منجر به افزایش رضایت شغلی شود.
- میتوانید به درستی در مورد آینده تحصیلی خود تصمیمگیری کنید.
- میتوانید با دیگران به طرز درست و موثری رابطه برقرار کرد.
- خلاقیت شما را افزایش میدهد.
- نسبت به کار، زندگی و روابط خود احساس رضایت درونی بیشتری خواهید داشت.
- میتوانید باورها، ارزشها و تعصبات خود را به چالش بکشید و به راحتی آنها را تغییر دهید.
- به رشد شخصیتی و حرفهای شما کمک میکند و باعث افزایش تمرکز میشود.
- به طرز موثری باعث کاهش استرس و اضطراب میشود.
- قدم اول برای رسیدن به خودشناسی است و با آن میتوانید به خودشناسی برسید.
برای به دست آوردن تکنیک های خودآگاهی چه کار باید کرد؟
تکنیکهای زیادی برای تقویت مهارت خود آگاهی وجود دارد. این تکنیکها را میتوانید با مطالعه کتابهای مرتبط فرا بگیرید یا از روانشناس کمک بگیرید. در ادامه چندتا از مهمترین تکنیکهای خودآگاهی را توضیح میدهیم:
- در مورد رفتارهای خود و دلایل بروز آنها فکر کنید. برای مثال اگر به سوالات دوستان یا همکاران خود در مورد زندگی شخصیتان اشتباه پاسخ میدهید، احتمالا این رفتار شما به دلیل احساس خطر، ترس از آسیب دیدن یا نیاز به دیده شدن است.
- در مورد ریشه احساسات خود عمیق فکر کنید. اگر کوچکترین چیزی باعث عصبانیت یا نگرانی شما میشود، چه چیزی دلیل آن است؟ چه چیزی باعث میشود که آنقدر خشمگین و عصبانی شوید؟ این به شما در مدیریت رفتارهایتان کمک میکند.
- مطالعه کتابهای توسعه فردی به شما کمک میکند تا جهان را از منظر دیگری ببینید و با آنها همدلی کنید.
- نسبت به بدن و رفتارهای خود آگاه شوید. شما باید بدن خودتان را بشناسید و بدانید که دیگران در مورد کدام بخش بدن شما چه قضاوتی خواهند داشت. با این کار میتوانید نقاط ضعفتان را برطرف کنید و با اعتماد به نفس بیشتری در جمعها حاضر شوید.
- یکی از قدرتمندترین راهکارهای خودآ گاهی، سفر به درون است. سفر درونی یعنی به کمک افکار خود به لایههای مختلف هویت و ذهنتان سفر کنید. برای این کار به فضایی آرام، دفتر و قلم نیاز دارید. میتوانید در یک جای ساکت تمام افکار و رویاهای ذهنی خود را روی برگه بنویسید یا آنها را تصور کنید.
- صدای درونی خود را بشنوید. صدای درونی شما تلفیقی از تجربیات گذشته، صحبتهای اطرافیان و اتفاقات گذشته است و شما را بیرحمانه سرزنش میکند. اما این صدای بیرحم میتواند اطلاعات ارزشمندی در مورد آسیبهای روانی و ترسهایی که دارید به شما بدهد. برای کاهش اثر سرزنشگر صدای درونی میتوانید به جای سوال پرسیدن با «چرا» سوالات را با «چگونه» از خود بپرسید.
- نقاط ضعف و قوت خودتان را بشناسید.
- ببیند در زندگی به چه ارزشهایی اهمیت میدهید. شناخت ارزشها باعث ایجاد انگیزه و احساس رضایتمندی در شما میشود و کمک میکند تا در مواجهه با مسائل مختلف تابآوری داشته باشید. آرامش، قدرت، شادی، کمک به دیگران، کشف جهان، خلاقیت و تلاش از جمله مهمترین ارزشهای بنیادین هستند و در اکثر افراد دیده میشوند.
- نیازهای اساسی خود را پیدا کنید. شناخت نیازهای اساسی، شما را به سمت برآوردهکردن آنها سوق میدهد و به این ترتیب تصمیمات درستی برای زندگی خود میگیرید. در واقع این نیازهای اساسی، باعث انتخابها و تصمیمات شما در آینده میشوند.
- برای خود و روابطتان مرز تعیین کنید. تعیین مرز و چارچوب شما را در مسیر اهدافتان قرار داده و کمک میکند تا در زندگی خود به موفقیت برسید. برای مثال با مرزبندی و تعیین چارچوب میتوانید به طرز موثرتری با دیگران رابطه برقرار کنید و درگیر روابط سمی نشوید.
اگر با این راهکارها موفق به تقویت مهارت خودآگاهی نشدید، میتوانید به روانشناس مراجعه کنید. روانشناس به کمک تستهای مختلف در جلسات روانشناسی، لایه به لایه ذهن و افکار شما را بررسی میکند و کمک میکند تا شما به شناخت عمیق و دقیقی نسبت به خودتان برسید.
تفاوت خودآگاهی و خودشناسی چیست؟
خودشناسی یکی از تعاریفی است که به وفور با خودآگاهی اشتباه گرفته میشود، اما این دو در اصل تفاوتهای زیادی با هم دارند. خودشناسی در واقع روی رفتارهای واقعی افراد تمرکز دارد، اینکه چه چیزهایی را دوست دارند و از چه چیزهایی متنفر هستند. باید بدانید که مفهوم خودشناسی، بررسی یک شخصیت ایدهآل ذهنی نیست. خودشناسی یعنی فرد صادقانه با خود روبرو شود و ابعاد مختلف شخصیتی شامل نفرتها، دوستیها، نقاط قوت و ضعف خودش را بشناسد.
این در حالی است که خودآگاهی به معنی شناخت احساسات کنونی فرد است و اینکه افراد او را با چه صفتی میشناسند و آیا این صفت با ارزشهای درونی و بیرونی شما مطابقت دارد یا نه. مثلا اگر در محل کارتان شما را به عنوان فردی دورنگرا میدانند، آیا واقعا اینطور است؟ یا نه صرفا به دلیل شرایط محل کار ترجیح میدهید با دیگران زیاد صحبت نکنید. در واقع در مفهوم سلف اورنس، شما باید ببینید احساس کنونی شما چیست و چه چیزی باعث بروز آن شده است.
این در حالی است که خودشناسی، یک مفهوم عمیقتر درباره شما بوده و به معنی درک دلیل بروز رفتارها و احساسات شما است. در همین مثال اگر بخواهیم خودشناسی را نیز عنوان کنیم، اینکه شما علت ترس از حرفزدن، بیان احساسات و در حالت کلی درونگرا بودن خود در محل کار را درک کنید، یعنی شما به دنبال خودشناسی هستید و میخواهید ریشه عمیق این رفتار خود را پیدا کنید.
مثالهایی از خودآگاهی
برای ملموسترشدن تقویت مهارت خودآگاهی، مطالعۀ مثالهای مرتبط ضروری است. برای یافتن این مثالها و فهم بیشتر این مساله میتوانید کتابهایی چون عادتهای اتمی، چیرگی یا فرضیه خوشبختی را مطالعه کنید. همچنین در این بخش به توضیح چند مثال در مورد خودآگاهی میپردازیم:
- انتخاب رشته: انتخاب رشته دانشگاهی یکی از مراحل مهمی است که افراد در زندگی خود باید سپری کنند. در روزهای نه چندان دور، انتخاب رشته صرفا بدون در نظرگرفتن خودآگاهی و مهارتهای فرد انجام میشد. برای مثال اکثر دانشآموزان برای دستیابی به موقعیت اجتماعی بهتر، وارد رشتههای حوزه علوم تجربی نظیر پزشکی، دندانپزشکی یا پرستاری میشدند و کمتر کسی به سمت رشتههای فنی و ریاضی میرفت. اما در حال حاضر دانشآموزان به کمک تستهای مهارت سنجی، ارزیابی موفقیتها و تمایلات خود وارد رشتهای مرتبط میشوند. برای مثال دانشآموزان پسری که به آشپزی و کیکپزی علاقه دارند و برای فعالیت در این حوزه، وارد رشته آکادمیک آن میشوند.
- شناخت ویژگیهای شخصیتی: یکی دیگر از مثالهای مهم خود آگاهی، به شناخت ویژگیهای شخصیتی مربوط میشود. در حال حاضر بسیاری از افراد برای مقابله با ترسهای درونی و شناخت ویژگیهای شخصیتی خود به روانشناس مراجعه میکنند و به این ترتیب به خودآگاهی میرسند. این باعث میشود تا آنها به راحتی تن به انجام هر کاری ندهند و به احساسات، علایق و تمایلات خود احترام بگذارند.
- انتخاب شغل: از دیگر موارد مهم کاربرد خودآگاهی، انتخاب شغل است. انتخاب شغل نباید صرفا با توجه به درآمد و موقعیت اجتماعی آن باشد، بلکه افراد برای ورود به مشاغل مختلف نسبت به شخصیت خودشان آگاهی داشته باشند و بدانند که انجام چه کارهایی باعث آرامش ذهنی و موفقیت شغلی آنها میشود و به آنها احساس رضایت میدهد.
معرفی کتاب در مورد خودآگاهی
همانطور که گفتیم یکی از راههای رسیدن به خودآگاهی، مطالعۀ کتاب است. به کمک کتابها میتوان با دیدگاهها، تجربیات و ایدههای جدید آشنا شد و تفکر را گسترش داد و به درک عمیقی از خود و دیگران رسید. با استفاده از مطالعۀ کتاب میتوانیم احساسات و افکارمان را بهتر بشناسیم. با مطالعۀ کتاب میتوان با داستانها و تجربیات سایر افراد آشنا شد. این کار میتواند ما را با چالشهای سایر افراد آشنا کند تا بتوانیم درک بهتری در مورد زندگیمان داشته باشیم. علاوه بر این، مطالعه میتواند به ما در گسترش دیدگاهها و افزایش مهارتهای حل مسئله کمک کند. در ادامه چند کتاب از نشر نوین که به شما در کسب خودآگاهی کمک میکند را معرفی میکنیم.
برای خرید و اطلاع بیشتر از موضوعات هر کدام از کتابها بر روی عنوان آن کلیک کنید.