نشر نوین، با گرفتن کپیرایت نسخۀ فارسی کتاب Anatomy of a Breakthrough از ناشر اصلی Heligo Books، اقدام به انتشار کتاب با نام «آناتومی پیشرفت؛ راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته» کرده است.
طبق این اجازۀ رسمی، تمامی حقوق این اثر از جمله انتشار کاغذی و الکترونیکی برای نشر نوین محفوظ بوده و ترجمه و انتشار مجدد آن توسط سایر مترجمان و ناشران ایرانی، خلاف قوانین کپیرایت بینالمللی و اخلاق حرفهای است.
معرفی کتاب آناتومی پیشرفت
خلاصهای از آنچه در کتاب آناتومی پیشرفت خواهید خواند:
همۀ افراد، در تمامی حوزههای قابلتصور زندگی، به نحوی به در بسته خواهند خورد: چهبسا افرادی در مشاغل ناخوشایند یا در روابط عاطفی نامطلوب گیر بیفتند؛ شاید به عنوان نویسنده، نقاش، آهنگساز، دانشمند یا کارآفرین به در بسته بخورند؛ گاهی اوقات آنان تا چندین روز و گاه تا سالها پشت درهای بسته گیر میافتند.
گاه به طور اتفاقی به پیشرفتهایی نائل میآیند و گاه برای تمام عمر در باتلاق مشکلات گرفتار میشوند. ما روایتهای کمی دربارۀ مواجهه با این درهای بسته میشنویم، چراکه اغلب زیر بمباران داستانهای عامهپسندِ موفقیت قرار داریم.
شنیدن داستان این موفقیتها ما را به این باور میرساند که سایرین در مسیر زندگیشان، کمتر از ما با موانع روبهرو میشوند. واقعیت این است که تکتک ما در مسیرمان با موانعی روبهرو میشویم و خوردن به درهای بسته، بیش از آنکه یک نقص باشد، یکی از مؤلفههای طبیعی در مسیر نیل به موفقیت به حساب میآید.
پس چرا به موانع پیش روی خودمان راحتتر از موانع پیش روی دیگران پی میبریم؟
آیا شناسایی موانع پیشِ روی خودمان از شناسایی موانعِ مسیر دیگران سادهتر است؟
آناتومی پیشرفت؛ راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته
دستکم دو دلیل برای این وضعیت وجود دارد:
دلیل نخست به پدیدهای روانشناختی با عنوان “عدم توازن بادهای مخالف /بادهای موافق” باز میگردد که توسط پژوهشگرانی با نامهای شای داویدای و تام گیلوویچ شناسایی شده است.
این عدم توازن میگوید که ما به موانع پیش روی خودمان (بادهای مخالف)، بسیار بیشتر از موهبتهایمان (بادهای موافق) توجه نشان میدهیم و همین عامل به نوبۀ خود ما را به سوی این باور رهنمون میسازد که ما، در قیاس با دیگران، با موانع بیشتری مواجه هستیم.
مثلا اگر در ترافیکی سنگین در حال رانندگی بوده و از میان دو لاین جاده در کُندترین لاین قرار داشته باشید، با سرخوردگی شاهد لایی کشیدن خودروهایی خواهید بود که به لاین دیگر میروند، حالآنکه اگر سوار یکی از همان خودروها بودید، تمرکزتان به جاده معطوف میشد.
ما زمان و انرژی زیادی را صرف موانع میکنیم، چرا که تنها راهِ غلبه بر موانع را اتخاذ چنین رویکردی میدانیم.
شما نمیتوانید بدون مدنظر قرار دادن گزینههای پیش رویتان و اقدام بر اساس آنها، عملکردتان را طی رانندگی در ترافیکی سنگین بهبود ببخشید.
به علاوه، داویدای و گیلوویچ دریافتهاند که ما در همان حین که بر موانع مسیر خودمان تمرکز داریم، تمایل داریم از دشواریهای رنج دیگران هم چشم بپوشیم.
این پژوهشگران طی آزمایشی از گروههای دونفرۀ دانشجویان دانشگاه کرنل خواستند به بازی سؤالات چالشبرانگیز مشغول شوند؛ برخی شرکتکنندگان با مجموعه سؤالاتی آسان مواجه میشدند -مثلاً پرسشهایی راجع به کمدیهای تلویزیونی یا انیمیشنهای معروف- حالآنکه از برخی دیگر سؤالات دشواری مثلاً در باب موسیقی دوران باروک یا ادبیات روسیه پرسیده میشد.
پس از پایان بازی، آشکار شد که شرکتکنندگانْ سؤالات آسانِ پرسیدهشده از رقبایشان را بهتر به خاطر میآورند تا سؤالات دشوار پرسیدهشده از رقبا را، حالآنکه در به خاطر آوردن سؤالات پرسیدهشده از خودشان به این نوع سوگیری دچار نیستند.
گیلوویچ، طی مطالعۀ دیگری، نشان داد که مردم اغلب باور دارند مالیاتها و مقررات وضعشده بیشتر به آنان آسیب میرسانند تا سایرین، حتی زمانیکه درواقع چنین حالتی صادق نباشد.
دلیل دوم برای این باور که موانع پیش روی ما غیرعادیاند دشوار بودن آگاهی یافتن از چالشهای سایر افراد است.
افراد اغلب تمایل دارند به شکلی خصوصی، پشت درهای بسته یا در ذهن خودشان با مشکلاتشان دستوپنجه نرم کنند، بنابراین آنچه ما میبینیم پیامد پرزرقوبرق تمامی این تقلاهاست.
ضمناً رسانهها هم به جای پرداختن به داستانهای معمولی و درنتیجه کمتر جذابِ میلیاردها انسانِ پرتلاش دنیا، عزمشان را جزم میکنند تا داستان موفقیتهای عظیم -راجر فدرر و سرنا ویلیامز؛ جف بزوس و مارک زاکربرگ؛ مریل استریپ و دنیل دی لوئیس- را روایت کنند.
به همین نحو، حسابهای کاربری ما در شبکههای اجتماعی نیز بهغایت پرزرقوبرق و عامهپسند هستند. حتی ما آن دسته از خرده-اینفلوئنسرهایی را دنبال میکنیم که تصاویری تصفیهشده از زندگیشان را با ما به اشتراک میگذارند؛ آنان لایهای نازک از بهترین لحظاتشان را نشانمان میدهند و مشکلاتشان را پشت پرده نگاه میدارند.
درمجموع، دیدن چالشهای زندگی سایرین کار دشواری است، ازاینرو ما بهخطا تصور میکنیم که دردسرهای زندگی بیش از همه ما را هدف قرار میدهند.
درباره آدام آلتر؛ نویسنده کتاب آناتومی پیشرفت
آدام آلتر استاد بازاریابی و عضو هیئتعلمی مدرسان برتر بخش رابرت استانسکی در دانشکدۀ کسبوکار استرن دانشگاه نیویورک است. وی استاد روانشناسی اجتماعی گروه روانشناسی دانشگاه نیویورک نیز است.
او در سال ۲۰۲۰، از سوی اعضای هیئتعلمی و دانشجویان دانشکدۀ کسبوکار استرنِ دانشگاه نیویورک به عنوان استاد نمونۀ سال برگزیده شد و در سال ۲۰۱۵، از سوی وبسایت Poets & Quants در میان ۴۰ استاد برتر زیر ۴۰ سال حوزۀ کسبوکار قرار گرفت.
آلتر نویسندۀ سه کتاب پرفروش نیویورکتایمز است: آناتومی پیشرفت، بازداشتگاه صورتی و غیرقابلمقاومت.
ساختار کتاب آناتومی پیشرفت
زنده بودن یعنی جدال با درهای بسته.
افراد در خانه و محل کارشان، به لحاظ مالی یا فکری، به شکل فردی یا بینفردی، در نقشهای خلاقانه یا کارآفرینانه، به عنوان ورزشکار یا متفکر و بهتنهایی یا در قالب یک گروه، به درِ بسته میخورند.
اصطلاح خوردن به درهای بسته میتواند در مورد طیف وسیعی از بافتها و تجارب متنوع صدق کند، درعینحال، به باور من سه معنا دارد:
۱. اینکه شما موقتاً قادر به پیشرفت در حوزۀ موردنظرتان نیستید؛
۲. اینکه شما به قدری دچار انفعال بودهاید که احساس ناراحتی روانشناختی به سراغتان بیاید و
۳. اینکه عادات و راهبردهای سابق شما مشکلتان را حل نمیکنند.
پس مراد ما از خوردن به در بسته چیزی بیش از یک ناخشنودی گذراست که بتوان آن را با بهکارگیری دقیق روشهای سابق حل کرد.
برای خلاصی از این وضع، به ترکیب مناسبی از ابزارهای هیجانی، عقلانی و رفتاری نیازمندیم و کتاب آناتومی پیشرفت راهنمایی راهبردی برای جدال با درهای بسته است.
این جدال از چهار نبرد متمایز تشکیل شده است که چهار بخش کتاب آناتومی پیشرفت را تشکیل میدهند:
بخش نخست کتاب “کمک” نام دارد و به تشریح تجربۀ خوردن به در بسته میپردازد.
هنگامیکه شما بپذیرید چنین پدیدهای مشکلی همگانی است، میتوانید از خودتان بپرسید که چگونه میتوان آن را یکی از مؤلفههای پیشرفت تلقی کرد و نه نقصی نامعمول.
چرا خوردن به درهای بسته پیشفرضی طبیعی است، حالآنکه پیشروی مداوم پدیدهای نادر به شمار میآید؟
چرا بسیاری از روایتهای موفقیتآمیزی که نزد همگان مشهور میشوند با دشواریهای طولانی و دور از دیدگان ما همراهاند؟
چرا مسیر پیشروی افراد در بسیاری از حوزهها، از کارآفرینان و ورزشکاران گرفته تا بازیگران، نقاشان و نویسندگان با موانعی سد میشود؟
بخش دوم کتاب آناتومی پیشرفت “قلب” نام دارد و بر پیامدهای هیجانی خوردن به درهای بسته تمرکز میکند.
به در بسته خوردن دردناک و اضطرابآور است و میتواند حس تنهایی را در ما بر انگیزد. این بدان سبب است که اصطکاک ناشی از این پدیده طبیعتاً ماهیتی منزویکننده دارد.
طی این وضعیت، شما ناچار میشوید بهشدت روی مانع مسیر پیش رویتان تمرکز کنید و بنابراین بهراحتی میلیونها انسان یا سازمان مستأصل دیگرِ محبوس در پیلههای انزوای جداگانۀ خودشان را نادیده بگیرید.
گام حیاتی برای خلاصی از درهای بسته تسلط یافتن بر واکنشهای هیجانیمان است، چراکه بسیاری از واکنشهای شهودی ما در چنین وضعیتی بیش از آنکه به پیشرویمان کمک کنند، ما را در باتلاق درجازدگی بیشتر فرو میبرند.
گاهی بهتر است سرعتمان را کاهش دهیم و در مورد واکنشهای شهودیمان تردید کنیم تا بهترین مسیر را در برابرمان ببینیم.
بخش سوم کتاب “عقل” نام دارد که از حالات پرشور هیجانی به سوی راهبردهای ذهنی حسابشده تغییر جهت میدهد.
خلاصی از درهای بسته تا حدی مستلزم پیروی از برنامههای ذهنی صحیح است. خوردن به در بسته زندگیتان را پیچیده میکند و اغلب بهترین راه برای پیشروی، سادهسازی مشکل، شناسایی فرصتها برای بیرون زدن از مسیر انحرافیِ فعلی و دریافتن این نکته است که بهکارگیری دادۀ مغزهای متعدد اغلب -و البته نه همیشه- بهتر از اتکای صرف به ایدههای خودتان است.
چهارمین و واپسین بخش کتاب آناتومی پیشرفت “عادت” نام گرفته است و بر آن دسته اقداماتی تأکید دارد که شما را از نقطۀ درجازدگی به نقطۀ پیشروی میرسانند.
مهمترین اصل این است که حتی اگر حرکت روبهجلویی ندارید، دست به اقدامی بزنید. اقدامات عناصر رهاییبخش مهم ما برای عبور از درهای بستهاند، چراکه ناگزیر حرکت کردن را جایگزین سکون میسازند.
برخی اقدامات مفیدتر از برخی اقدامات دیگر هستند و بخش چهارم کتاب به بررسی پربازدهترینِ این اقدامات و برترین ترتیبهای دست یازیدن بدانها خواهد پرداخت.
اما پیش از کار کردن روی قلب، عقل و عاداتتان، باید دریابید که خوردن به در بسته به چه معناست، چرا چنین پدیدهای بهغایت رایج است و چرا در طول هر تجربهای با هر مدتزمانی، به احتمال زیاد به در بسته خواهید خورد.
بنابراین ما از مطالعات کلارک هال، روانشناس آمریکایی، کمک میگیریم که سازوکارهای خوردن به درهای بسته را تحت بررسی قرار داده است.
فهرست کتاب آناتومی پیشرفت
سخن مترجم
پیشدرآمد
بخش نخست: کمک
فصل ۱. چرا خوردن به در بسته اجتنابناپذیر است؟
فصل ۲. تسلیم نشوید
فصل ۳. تلهها و فریبها
بخش دوم: قلب
فصل ۴. بازدم
فصل ۵. قبل از دست به کار شدن، درنگ کنید
فصل ۶. خوب شکست خوردن
بخش سوم: عقل
فصل ۷. بررسی اصطکاکها و هنر سادهسازی
فصل ۸. ترکیب مجدد و تغییر مسیر
فصل ۹. تنوعبخشی و جمعسپاری
بخش چهارم: عادت
فصل ۱۰. آزمایش
فصل ۱۱. کاوش و بهرهبرداری
فصل ۱۲. اقدام کردن مهمتر از همهچیز است
جمعبندی
قدردانی
دربارۀ نویسنده
پینوشتها
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.