نشر نوین، با گرفتن کپیرایت نسخۀ فارسی کتاب Anatomy of a Breakthrough از ناشر اصلی Heligo Books، اقدام به انتشار کتاب با نام «آناتومی پیشرفت؛ راه و رسم خلاصی یافتن از درهای بسته» کرده است.
طبق این اجازۀ رسمی، تمامی حقوق این اثر از جمله انتشار کاغذی و الکترونیکی برای نشر نوین محفوظ بوده و ترجمه و انتشار مجدد آن توسط سایر مترجمان و ناشران ایرانی، خلاف قوانین کپیرایت بینالمللی و اخلاق حرفهای است.
معرفی کتاب آناتومی پیشرفت
کتاب آناتومی پیشرفت نوشتۀ آدام آلتر، راهکارهایی برای غلبه بر موانع و مشکلات خلاقانه ارائه میدهد. این کتاب با بررسی عادتها و رفتارهای افراد موفق و خلاق، به شما یاد میدهد چگونه با ترکیب آزمایش و عمل، موانع را کنار بزنید و عادتهای خود را متحول کنید. مطالب این کتاب شامل استراتژیهایی عملی است که به شما کمک میکند خلاقیت خود را شکوفا کنید و مسیر پیشرفت را هموارتر کنید.
خیلی وقتها فکر میکنیم موفقیت افراد بزرگ بدون هیچ مانعی به دست آمده، اما این تصور اشتباه است. حتی هنرمندان بزرگی مثل جکسون پولاک و پابلو پیکاسو با مشکلات خلاقانه و لحظات سختی روبهرو شدهاند. آدام آلتر در کتاب آناتومی پیشرفت، تجربیات صدها فرد حرفهای را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که تقریباً همۀ افراد در مراحل مختلف زندگیشان احساس گیر افتادن کردهاند. این احساس اغلب با اضطراب و تنهایی همراه است و روشهای معمول برای مقابله با آن کارایی ندارند. به همین دلیل، این کتاب ابزارها و راهکارهایی ارائه میدهد که به شما کمک میکند این موانع را پشت سر بگذارید و پیشرفت کنید.
آدام آلتر، استاد بازاریابی در دانشگاه نیویورک است و در زمینههای علوم رفتاری و روانشناسی تخصص دارد. او تحقیقات مهمی در این حوزه انجام داده و دیدگاههایش در رسانههای مطرح به اشتراک گذاشته شدهاند. آدام آلتر به عنوان یکی از متخصصان برجسته در درک تصمیمگیری و رفتار انسان شناخته میشود و کتابهای دیگری مثل غیرقابل مقاومت و Drunk Tank Pink را نیز نوشته است. در ادامه خلاصه کتاب آناتومی پیشرفت را خواهید خواند.
آیا دیگران با چالشهای کمتری مواجه هستند؟
همۀ افراد،به نحوی به در بسته خواهند خورد؛ چهبسا افرادی در مشاغل ناخوشایند یا در روابط عاطفی نامطلوب گیر بیفتند. گاه به طور اتفاقی به پیشرفتهایی نائل میآیند و گاه برای تمام عمر در باتلاق مشکلات گرفتار میشوند. ما روایتهای کمی دربارۀ مواجهه با این درهای بسته میشنویم، چرا که اغلب زیر بمباران داستانهای عامهپسندِ موفقیت قرار داریم.
شنیدن داستان این موفقیتها ما را به این باور میرساند که سایرین در مسیر زندگیشان، کمتر از ما با موانع روبهرو میشوند. واقعیت این است که تکتک ما در مسیرمان با موانعی روبهرو میشویم و خوردن به درهای بسته، بیش از آنکه یک نقص باشد، یکی از مؤلفههای طبیعی در مسیر نیل به موفقیت به حساب میآید. چرا به موانع پیش روی خودمان راحتتر از موانع پیش روی دیگران پی میبریم؟ حداقل دو دلیل برای این وضعیت وجود دارد:
دلیل نخست به پدیدهای روانشناختی با عنوان “عدم توازن بادهای مخالف /بادهای موافق” باز میگردد که توسط پژوهشگرانی با نامهای شای داویدای و تام گیلوویچ شناسایی شده است. این عدم توازن میگوید که ما به موانع پیش روی خودمان (بادهای مخالف)، بسیار بیشتر از موهبتهایمان (بادهای موافق) توجه نشان میدهیم و همین عامل به نوبۀ خود ما را به سوی این باور رهنمون میسازد که ما، در قیاس با دیگران، با موانع بیشتری مواجه هستیم.
ما زمان و انرژی زیادی را صرف موانع میکنیم، چرا که تنها راهِ غلبه بر موانع را اتخاذ چنین رویکردی میدانیم. همچنین ما در همان حین که بر موانع مسیر خودمان تمرکز داریم، تمایل داریم از دشواریهای رنج دیگران هم چشم بپوشیم.
دلیل دوم برای این باور که موانع پیش روی ما غیرعادیاند سختی آگاهی یافتن از چالشهای سایر افراد است. افراد اغلب تمایل دارند به شکلی خصوصی، پشت درهای بسته یا در ذهن خودشان با مشکلاتشان دستوپنجه نرم کنند، بنابراین آنچه ما میبینیم پیامد پرزرقوبرق تمامی این تقلا است.
ضمناً رسانهها هم به جای پرداختن به داستانهای معمولی و در نتیجه کمتر جذابِ میلیاردها انسانِ پرتلاش دنیا، عزمشان را جزم میکنند تا داستان موفقیتهای عظیم -راجر فدرر و سرنا ویلیامز، جف بزوس و مارک زاکربرگ، مریل استریپ و دنیل دی لوئیس را روایت کنند. در مجموع، دیدن چالشهای زندگی سایرین کار دشواری است، ازاینرو ما بهخطا تصور میکنیم که دردسرهای زندگی بیش از همه ما را هدف قرار میدهند.
خلاصه کتاب آناتومی پیشرفت؛ به در بسته خوردن اجتنابناپذیر است
آدام آلتر در فصل اول کتاب آناتومی پیشرفت توضیح میدهد که گیر کردن و خوردن به در بسته بخشی اجتنابناپذیر از زندگی است. در مسیر دستیابی به اهداف شغلی، حفظ رابطه یا تلاشهای خلاقانه، برخورد با موانع امری طبیعی است که باید به آن عادت کنیم. این وضعیت حتی محدود به انسانها هم نیست. تحقیقات روی جوندگان نشان داده است که موشهای آزمایشگاهی در ابتدای یک کار و در انتهای آن سریعتر حرکت میکنند، اما در میانه مسیر تمایل به کندی دارند. انسانها نیز همین الگو را نشان میدهند.
این روند سریع، کند، سریع بسیار رایج است، اما انسانها هنگام گیر کردن در وسط کار احساس ناامیدی میکنند و حتی ممکن است به تقلب یا گذشتن از اصول اخلاقی برای خروج از این حالت فکر کنند. گیرکردن ممکن است ناشی از عوامل داخلی و خارجی باشد. از منظر عوامل خارجی، رویدادهای بزرگ زندگی مانند تشخیص یک بیماری، از دست دادن شغل یا مرگ عزیزان میتوانند افراد را برای ماهها یا حتی سالها در حالت سکون نگه دارند.
بروس فیلر، نویسنده، این رویدادها را “زمینلرزههای زندگی” مینامد. او با صدها نفر درباره تجربیات زندگیشان مصاحبه کرده و تقریباً همه یک زمینلرزه زندگی را تجربه کردهاند که آنها را متوقف کرده است. با توجه به اینکه زندگی غیرقابل است، یه جعبه ابزاری انعطافپذیر برای مدیریت تغییر نیازمند هستیم.
یکی دیگر از دلایل رایج گیرکردن، فلاتها هستند. فلات زمانی رخ میدهد که مسیری که در ابتدا نتایج خوبی به همراه داشته، به تدریج کماثر میشود. این پدیده در زمینههایی مانند کاهش وزن، عضلهسازی یا یادگیری یک زبان جدید بسیار رایج است. بدن و ذهن ما با شرایط سازگار میشوند و در نتیجه، پایبندی به روشهای تکراری موجب توقف پیشرفت میشود. راهحل این است که رویکرد خود را به طور منظم تغییر دهید و بخشهای جدیدی به برنامه اضافه کنید و خود را به چالش بکشید تا همچنان علاقه و مشارکت خود را حفظ کنید.
راهکارهایی برای وقتی به در بسته میخوریم به روایت کتاب آناتومی پیشرفت
به گفتۀ کتاب آناتومی پیشرفت برای مواجهه با گیر کردن و به در بسته خوردن، میتوان دو راهکار موثر را در نظر گرفت:
- کارها و اهداف خود را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید
- انرژی خود را با تمرکز بر لحظه حال و کار فوری مدیریت کنید
به عنوان مثال، دوندگان ماراتن برای مدیریت انرژی خود مسیر مسابقه را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند و هر بار روی عبور از یک بخش تمرکز میکنند. این روش که “براکتبندی محدود” نامیده میشود، کمک میکند تا اهداف فرعی در چارچوب اهداف بزرگتر تعریف شوند. این استراتژی میتواند در شرایط مختلف زندگی کاربردی باشد.
برای نمونه، اگر هدف شما پسانداز برای یک خرید بزرگ است، میتوانید مبلغ کل را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید و با رسیدن به هر هدف کوچک به خود پاداش دهید. این روش با ایجاد نقاط عطف مکرر انگیزه شما را تقویت میکند. در نهایت، گیرکردن بخشی طبیعی از زندگی است، اما با اتخاذ استراتژیهای مناسب میتوان از آن عبور کرد. در ادامۀ کتاب آناتومی پیشرفت، آلتر بررسی میکند که چگونه پیشرفتها میتوانند از طریق ترکیبی از قلب، عقل عمل و ایجاد عادتهای جدید اتفاق بیفتند.
پشتکار، پیشگیری و موفقیت در کتاب آناتومی پیشرفت
موفقیت اغلب در مسیری پر از تلاشهای ناموفق و شکستها به دست میآید. ما گاهی خودمان را با استانداردهای نادرستی مقایسه کرده و خود را محدود میکنیم. این باور که خلاقیت باید سریع و بیزحمت باشد یا بهترین آثار باید از همان ابتدا کامل به نظر برسند، “توهم پرتگاه خلاقیت” است. اما تحقیقات نشان میدهند که خلاقیت به مرور زمان افزایش مییابد. تلاش اولیه در کارهای خلاقانه ممکن است مشکلزا به نظر برسد، اما در واقع بخشی از فرآیند طبیعی خلاقیت است. پشتکار در این مرحله، حتی در مواجهه با چالشهای بزرگ، میتواند نتایج شگفتانگیزی به همراه داشته باشد.
آدام آلتر در کتاب آناتومی پیشرفت توضیح میدهد که آزمایشها نشان دادهاند افرادی که از موانع خلاقانه اولیه عبور میکنند، در نهایت ایدههای بیشتری نسبت به انتظار خود تولید میکنند. این نشان میدهد که دادن زمان بیشتر به خود میتواند فرصت غلبه بر این موانع را فراهم کند.
یکی دیگر از باورهای غلط این است که خلاقیت و نوآوری تنها مختص جوانی است. بسیاری از موفقترین کارآفرینان در دهه ۴۰ زندگی خود به موفقیت رسیدهاند، نه در ۲۰ سالگی. همچنین بسیاری از کسبوکارهای موفق اولینهایی نبودند که وارد بازار شدند. یک مطالعه نشان میدهد احتمال موفقیت بنیانگذاران ۵۰ ساله تقریباً دو برابر بنیانگذاران ۳۰ ساله است.
دلیل این امر آن است که سن و تجربه به افراد کمک میکند از اشتباهات گذشته درس بگیرند و رویکردهای خود را بهبود بخشند. به عنوان مثال، سرگی برین و لری پیج موفقیت گوگل را مدیون یادگیری از اشتباهات موتورهای جستجوی پیشین مانند Ask Jeeves و Altavista بودند.
یکی دیگر از اشتباهات رایج، ناتوانی در تشخیص بین مشکلات کوچک و مشکلات بزرگتر است. رسیدگی به مشکلات کوچک قبل از تبدیل شدن به موانع بزرگ، یک راهکار موثر است. مثالی عالی در این زمینه سیستم بازرسی ABC در هواپیماهاست. هواپیماها به طور منظم تحت بازرسیهای دورهای قرار میگیرند که به عنوان نگهداری پیشگیرانه عمل میکند. بازرسیهای سطح A هر ۱۰ روز یکبار انجام میشوند و چند ساعت طول میکشند، در حالی که بازرسیهای سطح B هر ۶ ماه یکبار انجام میشوند و چند روز زمان میبرند.
نگهداری پیشگیرانه در زندگی شخصی ممکن است شامل ورزش منظم و تغذیه سالم باشد تا از بیماریهای آینده جلوگیری شود. همچنین میتواند شامل پسانداز درصدی از حقوق ماهانه شما باشد. نکته کلیدی این است که نشانههای هشداردهنده را نادیده نگیرید. به این فکر کنید که چگونه میتوانید بازرسیهای دورهای را در زندگی خود ایجاد کنید تا مشکلات کوچک را قبل از تبدیل شدن به موانع بزرگ برطرف کنید.
غلبه بر ترس از شکست با کتاب آناتومی پیشرفت
آدام آلتر در کتاب آناتومی پیشرفت علاوه بر موانع خارجی پیشرفت مانند رویدادهای ناگهانی زندگی، موانع درونی مانند ترس از شکست و کمالگرایی را نیز بررسی میکند. ترس از شکست یک حس کاملاً طبیعی اما در عین حال ناتوانکننده که میتواند اضطراب، تپش قلب و شکهای درونی را به همراه داشته باشد و میتواند مانع پیشرفت و خلاقیت شود. برای غلبه بر این احساس فلجکننده، نیازمند تغییر چارچوب ذهنی به شکلی سازندهتر هستیم. این کتاب نشان میدهد که تغییر چارچوب ذهنی میتواند به غلبه بر این ترس کمک کند.
خرد مدرن توصیه به جسارت و حرکت مداوم میکند، اما گاهی این فشارها خود منبع استرس و اضطراب میشوند. بهتر است به خودمان فرصت بازی و آزمون و خطا بدهیم و پذیرش رادیکال را بپذیریم. یکی از رویکردهای کلیدی که در کتاب آناتومی پیشرفت معرفی میشود، پذیرش رادیکال است، مفهومی که توسط تارا براچ معرفی شده است. پذیرش رادیکال به معنای پذیرفتن احتمال شکست و کنار گذاشتن کمالگرایی است. این رویکرد کمالگرایی درونی را کاهش میدهد. کمالگرایی اغلب ما را به تعیین اهدافی غیرممکن سوق میدهد.
کتاب آناتومی پیشرفت تأکید دارد که تغییرات بزرگ معمولاً از طریق تکامل و تلاشهای مستمر به دست میآیند، نه از طریق انقلابات ناگهانی. این مفهوم در مورد رشد تدریجی و یادگیری از هر شکست است. همانطور که لیونل مسی، ستاره فوتبال، با آرامش و خودآگاهی عملکرد خود را بهبود داد، ما نیز میتوانیم با مکث و تفکر عمیق به موفقیت برسیم.
یکی دیگر از درسهای مهم کتاب آناتومی پیشرفت، پذیرش شکست به عنوان بخشی ضروری از موفقیت است. نظریهای وجود دارد که میگوید نرخ بهینۀ شکست برای موفقیت حدود ۱۵.۸۷٪ است. افراد موفقی مانند اینشتین و موتسارت، با پذیرش سکوت و زمان دادن به ایدههایشان، به پیشرفتهای بزرگی دست یافتند. این نگرش آرام به شکست بهعنوان بخشی از مسیر پیشرفت، اضطراب را کاهش داده و خلاقیت را افزایش میدهد.
با رویکردی که شکست را یک مرحله طبیعی از مسیر پیشرفت میبیند، میتوان اضطراب را کاهش داد و خلاقیت را افزایش داد. همچنین، آزمایش و آزمون و خطا به عنوان بخشهای حیاتی موفقیت معرفی میشوند. در نهایت، ما با پذیرش شکست و تلاش بیشتر میتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. این پذیرش به ما کمک میکند تا زمینهای دشوار را به فرصتهای رشد تبدیل کرده و با هر تلاش، گامی به موفقیت نزدیکتر شویم.
خروج از بنبست به روایت کتاب آناتومی پیشرفت
آیا تا به حال نام پرتاب برکهاف را شنیدهاید؟ این تکنیک انقلابی در شنا، به ویژه در شنای کرال پشت، توسط دیوید برکهاف ابداع شد. برکهاف یک نامزد آشکار برای تبدیل شدن به یک شناگر المپیکی نبود. در حالی که بسیاری از شناگران رقیب قدی بیش از ۱۸۰ سانتیمتر داشتند، او تنها حدود ۱۷۵ سانتیمتر قد داشت. اما چیزی که او را متمایز میکرد، کنجکاوی شدید و تمایل بیوقفهاش به آزمایش بود.
برکهاف متوجه شد که شناگران در زیر آب سریعتر حرکت میکنند. بنابراین، او خود را آموزش داد تا در طول مسابقات، به ویژه در لحظهای که شناگران در زیر آب میچرخند و خود را از دیوار جدا میکنند، تا حد امکان در زیر آب بماند. تلاشهای سخت او در المپیک ۱۹۸۸ نتیجه داد و او دو بار رکورد جهانی را شکست. این تکنیک نوآورانه، که به پرتاب برکهاف معروف شد، شنای کرال پشت را متحول کرد و نشان داد که تمایل به آزمایش میتواند تفاوت بزرگی در ایجاد یک پیشرفت ایجاد کند.
در کتاب آناتومی پیشرفت، نویسنده به این موضوع اشاره میکند که کلیدهای آزمایش موفق عبارتند از: شناسایی مشکلات خاص و ارائه راهحلهای هدفمند. اما به طور کلی، پیشرفتها زمانی اتفاق میافتند که ما کنجکاوی خود را برای کشف ایدههای جدید حفظ کنیم. این موضوع با داشتن نظم برای تمرکز روی یک روش انتخابشده و یافتن راههایی برای بهبود دانش معمول همراه است، دقیقاً همانطور که دیوید برکهاف انجام داد.
این فرآیند را میتوان به عنوان اکتشاف و بهرهبرداری توصیف کرد، که مراحلی هستند که معمولاً به یک دوره خلاقیت منجر میشوند. به طور خلاصه، اکتشاف شامل آزمایش ایدههای جدید فراتر از روشهای معمول است، در حالی که بهرهبرداری بر روی اصلاح و به حداکثر رساندن پتانسیل موفقترین کشفها تمرکز دارد. این الگو نه تنها در حرفۀ برکهاف، بلکه در حرفههای دیگر نوآوران مانند کارگردان فیلم پیتر جکسون و نقاش جکسون پولاک نیز مشهود بود.
در کتاب آناتومی پیشرفت، نویسنده تاکید میکند که یکی از بدترین چیزهایی که میتواند هنگام گیرکردن اتفاق بیفتد، احساس فلج بودن و ناتوانی در برداشتن حتی یک گام کوچک به جلو است. بسیاری از نکات این کتاب، مانند پذیرش شکست و آزمایش، در مورد این هستند که شما را به اقدام دوباره تشویق کنند، حتی اگر احساس الهام خاصی نداشته باشید. نشستن، تفکر بیش از حد و خیره شدن به یک صفحه خالی، اغلب به پیشرفت منجر نمیشود. اما اقدام، حتی اگر فقط رفتن به یک پیادهروی باشد، میتواند چرخهای خلاقیت را به حرکت درآورد.
در نهایت، کتاب آناتومی پیشرفت به ما یادآوری میکند که راهحل ایدهآل این است که این افکار و اقدامات را به عادت تبدیل کنید. بنابراین، دفعه بعد که به دیوار برخورد کردید یا به فلات رسیدید و متوجه شدید که رویکرد معمول شما دیگر کارایی ندارد، وحشت نمیکنید. به جای پاسخ دادن با اضطراب، عادت میکنید که تشخیص دهید بلوکها بخشی از زندگی هستند و تنها چیزی که نیاز دارید پشتکار و صبر است. به خود زمان دهید و با حس تنوع و کنجکاوی به مسئله نزدیک شوید. و از شکست نترسید.
نکتۀ اصلی کتاب آناتومی پیشرفت
نکته اصلی کتاب آناتومی پیشرفت این است که دستیابی به پیشرفتهای شخصی و حرفهای، هنری است که با درک تعامل بین تفکر، اقدام و عادت به دست میآید. این فرآیند با تشخیص یک واقعیت ساده اما مهم آغاز میشود: بلوکهای خلاقانه و احساس گیر کردن بخشی طبیعی و رایج از زندگی هستند. بسیاری از ما با این تصور نادرست زندگی میکنیم که ایدههای بزرگ به راحتی و بدون زحمت به وجود میآیند، اما این یک اشتباه رایج است. در واقع، پیشرفت نیازمند زمان، پشتکار و پذیرش این واقعیت است که مسیر موفقیت همواره هموار نیست.
یکی از راههای موثر برای حفظ انگیزه و حرکت رو به جلو، تقسیم اهداف بزرگ به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت است. علاوه بر این، کتاب آناتومی پیشرفت تاکید میکند که کنجکاوی و تمایل به آزمایش روشهای غیرمعمول، عناصر کلیدی برای ایجاد تحول هستند. در این مسیر، ما از مرحله اکتشاف به مرحله بهرهبرداری حرکت میکنیم. سپس، در مرحله بهرهبرداری، بر روی اصلاح و بهبود موفقترین ایدهها تمرکز میکنیم تا به نتایج مطلوب برسیم.
کتاب آناتومی پیشرفت به ما میآموزد که پیشرفتهای بزرگ از طریق ترکیبی از آزمایش، اقدام و عادتهای جدید به دست میآیند. با پذیرش این اصول، میتوانیم از بنبستها عبور کرده و به موفقیتهای پایدار دست یابیم.
چه کسانی باید کتاب آناتومی پیشرفت را بخوانند؟
مطالعۀ کتاب آناتومی پیشرفت به کسانی که فکر میکنند در خلاقیت به بنبست خوردهاند، افرادی که به دنبال استراتژیهای عملی برای غلبه بر موانع شغلی هستند و کسانی که علاقهمند به توسعه تابآوری و یافتن راهحلهای نوآورانه برای بزرگترین چالشهای زندگی هستند پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب آناتومی پیشرفت
سخن مترجم
پیشدرآمد
بخش نخست: کمک
فصل ۱. چرا خوردن به در بسته اجتنابناپذیر است؟
فصل ۲. تسلیم نشوید
فصل ۳. تلهها و فریبها
بخش دوم: قلب
فصل ۴. بازدم
فصل ۵. قبل از دست به کار شدن، درنگ کنید
فصل ۶. خوب شکست خوردن
بخش سوم: عقل
فصل ۷. بررسی اصطکاکها و هنر سادهسازی
فصل ۸. ترکیب مجدد و تغییر مسیر
فصل ۹. تنوعبخشی و جمعسپاری
بخش چهارم: عادت
فصل ۱۰. آزمایش
فصل ۱۱. کاوش و بهرهبرداری
فصل ۱۲. اقدام کردن مهمتر از همهچیز است
جمعبندی
قدردانی
دربارۀ نویسنده
پینوشتها
زهرا –
کتاب خیلی خوبیه و مثالهای جالبی هم استفاده کرده و نشون میده همه آدما تو زندگیشون با چالشای زیادی دست و پنجه نرم میکنن.
نشر نوین –
ممنون که نظرت رو با ما به اشتراک گذاشتی دوست عزیز
بابایی –
یه جا آدم آلتر میگه خلاقیت فقط مختص جوانی نیست و هر سنی میتونه شروع موفقیت باشه. به نظرم همین جمله نشون میده که کتاب خوندنی ای میتونه باشه.