تعصب معمولا به عنوان یک نگرش غیرموجه و منفی تعریف میشود که میتواند منجر به حفظ و ایجاد روابط بین گروههای همفکر شود. این اصطلاح در واقع از عبارت لاتین praejudicium گرفته شده که به معنی پیش داوری و قضاوت کردن است. زمانی که ما گروه یا اشخاصی را که نمیشناسیم صرفا با حرفهایی که درباره آنها شنیدهایم قضاوت میکنیم، به معنای واقعی کلمه در مورد آنها پیش داوری میکنیم.
این در حالی است که شاید حرفهایی که شنیدهایم، اساسا درست نباشند و واقعیت چیز دیگری است. یکی از نمونههای بارز تعصب، نژادپرستی براساس رنگ پوست، ملیت و چهره افراد است. برای مثال تصور اینکه همه مهاجران دزد، جانی و قاتل هستند، شکل متداولی از جانبداری است که در جامعه ما وجود دارد. در ادامه این مقاله به این سوال میپردازیم که تعصب چیست و از کجا نشات میگیرد.
فهرست مطالب
- تعصب چیست و متعصب کیست؟
- تعصب در روانشناسی
- علت تعصب داشتن و ریشه رفتار متعصبانه چیست؟
- تعصب خوب است یا بد؟
- انواع تعصب
- ۷ راه حل برای غلبه بر تعصب مخرب
- معرفی کتابهای نشر نوین در مورد تعصب
تعصب چیست و متعصب کیست؟
تعصب (Prejudice) معمولا برای وابستگی شدید و غیرمنطقی نسبت به دین، مذهب و ملیت استفاده میشود. اما تعصب در واقع تفکری است که بدون چون و چرا پذیرفته شده و هیچ انعطافی در مورد آن وجود ندارد. افراد متعصب بدون هیچ سوالی و تحت هر شرایطی، از باور و عقیده خود حمایت میکنند و حتی ممکن است در این حین به دیگران نیز آسیب بزنند. ریشه تشکیل بسیاری از گروههای خطرناک نظیر داعش، طالبان و نازیها تعصب و تفکرات تند است که منجر به رفتارهایی وحشیگرایانه میشود. تعصب رفتاری خارج از اعتدال است و میتواند برای جامعه خطرناک باشد.
فرد متعصب، کسی است که نسبت به یک مساله یا گروه خاص رفتاری تبعیضآمیز دارد. برای مثال فردی که علیه مهاجران، اقلیتهای مذهبی و جنسیتی رفتار میکند و سعی در حذف این گروهها دارد، یک فرد متعصب شناخته میشود. این افراد معمولا شخصیتی مستبد و اقتدارگرا دارند، یعنی میخواهند در هر شرایطی حرف خود را به کرسی بنشانند و نظرات مخالف خود را نمیپذیرند. از ویژگیهای فرد متعصب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انتقادناپذیری
- پافشاری زیاد روی انجام شدن یا نشدن کاری
- خودبزرگبینی
- خودشیفتگی
- نژادپرستی
- رفتار و افکار فاشیستی
- پیشداوری و قضاوت زودهنگام
- توجیهکردن دیگران
- انعطافناپذیری
تعصب در روانشناسی
تعصب یا Fanaticism، به قضاوت و عقیده از پیش تعیینشده نسبت به یک شخص، باور و دیدگاه گفته میشود. در روانشناسی تعصب و خشک اندیشی مجموعهای از نگرشها در حمایت و توجیه تبعیض است که منجر به دستهبندی بیش از حد مسائل و اشخاص میشود. افراد متعصب، انعطافپذیر نیستند و به سختی میتوان نظر و عقیده آنها در مورد یک موضوع خاص را تغییر داد.
علت تعصب داشتن و ریشه رفتار متعصبانه چیست؟
در مورد رفتارهای متعصبانه و جانبداری گروههای مختلف تحقیقات زیادی انجام شده است. این تحقیقات نشان دادهاند که تعصب به صورت غریزی نمود پیدا میکند و جامعه و خانواده میتوانند آن را تقویت یا تضعیف کنند. در ادامه برخی از دلایلی را که باعث بروز رفتار متعصبانه میشوند، توضیح میدهیم:
نظریه طبیعی
آلپورت بر این باور است که همه افراد از پنج سالگی متوجه میشوند در چه گروه و دستهبندیای قرار میگیرند. این دستهبندیها در اختیار خود فرد نیستند و به او اختصاص داده شدهاند. هر کس در هر گروهی که باشد فکر میکند گروهی که او متعلق به آن است، خوب مطلق است و گروههای دیگر بد هستند. تا زمانی که افراد بزرگتر نشوند و باورهای خود را اصلاح نکنند، بر این باور خواهند بود و حتی ممکن است درگیر تندروی شوند.
شخصیت
بسیاری از روانشناسان اعتقاد دارند که سوگیریهای افراد ارتباط زیادی با شخصیت آنها دارند. آنها میگویند احتمال بروز رفتار متعصبانه در افرادی که شخصیت مستبد دارند، بیش از دیگران است. این شخصیتها معمولا ویژگیهای زیر را دارند:
- آنها برای منطبقشدن با جوامع خاص بسیار تلاش میکنند.
- به سختی به دیگران اعتماد میکنند و فقط همنظران خود را تایید و تحسین میکنند.
- آنها به اینکه دیگران را قربانی و سرزنش کنند علاقه زیادی دارند.
- به هیچ وجه ضعف در خودشان و دیگران را نمیپذیرند.
- به سختی نظر و باورهای خود را تغییر میدهند.
- نسبت به دیگران بدبین هستند و حتی میتوانند به آنها آسیب بزنند.
- به دنبال احترام کامل از طرف دیگران هستند.
زمانی که این ویژگیها در یک فرد جمع شوند، آن فرد به افکار و رفتار متعصبانه علاقه شدیدی پیدا میکند. این باعث میشود او بدون دلیل خاصی و بدون درنظرگرفتن واقعیت، علیه افرادی که با او متفاوت هستند رفتار کند.
جهل و عدم آگاهی
عدم آگاهی در مورد گروههای مختلف افراد، فرهنگهای متفاوت و در واقع نپذیرفتن اینکه انسانها هیچگاه شبیه به هم نخواهند بود، از دیگر دلایلی است که میتواند باعث بروز رفتار متعصبانه شود. زمانی که انسان به تنوع بینهایت این جهان و انسانهای ساکن آن آگاهی نداشته باشد، دچار تعصب میشود.
عشق یا نفرت بیش از اندازه
عشق یا نفرت بیش از حد، طوری که چشم نبیند و گوش نشنود هم میتواند باعث بروز تعصب شود. برای مثال گروهههای افراطی دینی و قومی، به دلیل عشق بینهایت به همنوعان و نفرت بیش از اندازه نسبت به سایرین درگیر رفتار تعصبگونه میشوند.
فرافکنی و آرمانیسازی
تعصبات همچنین میتوانند حاصل فرافکنی و آرمانیسازی باشند. وقتی یک فرد از درون احساس بیکفایتی میکند، آرزوها و خواستههایش را بیش از حد آرمانی کرده و آنها را نقدناپذیر و غیرقابل شکست میداند. بنابراین در مواجهه با هر شکستی، بیارزشی و ناتوانی را به افراد مقابل خودش نسبت میدهد.
جهتگیری تاییدی
از دیگر مواردی که میتواند زمینهساز تعصب شود، جهتگیری تاییدی است. وقتی شما در مورد یک مسئله به باور میرسید، در نتیجه سعی میکنید اطلاعاتی در مورد آن را قبول کنید که تایید کننده آن باشند. در نتیجه این باعث میشود که نسبت به هر اطلاعاتی که برخلاف باور شما باشند، رفتاری تعصبگونه داشته باشید و آنها را نپذیرید. به این ترتیب چشمتان را روی حقایق میبندید و با هر چیزی که مخالف شما باشد، مخالفت میکند.
تعصب خوب است یا بد؟
نگرشهای متعصبانه بیشتر از آنکه بر اساس حقایق و واقعیتها باشند، براساس کلیشهها و حرفهای غیرمعتبر ساخته میشوند. سوگیریهای متعصبانه زمانی که در حد حرف باشند، مشکلی ایجاد نمیکنند. اما گاهی انسانها به دلیل احساسات منفی، باور عمیق به کلیشهها و همچنین تمایل به تبعیض علیه یک گروه خاص سوگیریهای متعصبانه خود را به عمل تبدیل میکنند. برای مثال فردی که خانهاش را به اقلیتهای مذهبی یا مهاجران اجاره نمیدهد، یا کسی که نسبت به مهاجران خشن و پرخاشگر است نمونهای از تعصب شدید و منفی است.
انواع تعصب
هر فردی به دلایل معقول یا غیرمعقول ممکن است رفتاری متعصبانه نسبت به گروهها و افراد خاصی داشته باشد. در ادامه به بررسی رایجترین انواع تعصب میپردازیم:
تبعیض جنسیتی
به معنی تبعیض قائلشدن بین افراد براساس جنسیت آنها است. برای مثال عبارتهایی از این دست که «رانندگی همه زنها بد است»، «زنها فقط باید مادری و خانهداری کنند» یا «مرد نباید گریه کند»، «مرد را چه به آشپزی و آرایشگری» همه نمونههایی از تعصب جنسیتی موجود در جامعه ما هستند.
ناسیونالیسم
ناسیونالیسم یا ملیگرایی نوجی جنبش است که باعث میشود افرادی که دارای ویژگیهای فرهنگی مشترک هستند، خود را از دیگران جدا بدانند. ناسیونالیسم در موارد شدید میتواند منجر به جدایی و تجزیه کشورها شود.
طبقه اجتماعی
طبقهبندی افراد به دلایل مالی، محل زندگی و طبقه اجتماعی از دیگر نمونههای سوگیری است. در این نوع، فرد نسبت به افرادی که جزو طبقه متوسط یا رو به پایین هستند و از نظر مالی ضعیفتر هستند، با تبعیض رفتار میکند. همچنین گاهی تبعیض براساس شغل افراد هم ایجاد میشود، برای مثال کارمند بانکی را تصور کنید که رفتارش با یک کارگر بسیار متفاوتتر از رفتارش با رئیس یک شرکت یا مجموعه دولتی است
نژادپرستی
نژادپرستی نوعی از تعصب است که بر تفاوتهای ظاهری، فیزیکی و فرهنگی تمرکز دارد. براساس این تفکر افراد متعلق به یک نژاد بر سایر نژادها برتری دارند. برای مثال کشتار سیاهپوستان یا بومیهای آمریکا توسط سفید پوستان نمونهای از نژادپرستی است.
نژادپرستی علمی
نژادپرستی علمی در واقع زیرشاخه نژادپرستی است که در آن از روشهای علمی برای اثبات تفاوتهای نژادی استفاده میشود. در نژادپرستی علمی انسانها با روشهایی چون جمجمه سنجی طبقهبندی شده و از نظر بیولوژیک به گروههای مختلف تقسیم میشوند. نازیها در آلمان و جداسازی نژاد جیم کرو در جنوب آمریکا نمونههایی از نژادپرستی علمی هستند.
زبانی
در این نوع سوگیری، افرادی که یک زبان مشترک دارند نسبت به افرادی که به زبانهای دیگر صحبت میکنند تبعیض قائل میشوند. این افراد زبان مادری خود را به زبان رایج کشوری که در آن ساکن هستند، ترجیح میدهند. برای مثال آلمانیها به شدت روی زبان خود متعصب هستند و قانون اصلی مهاجرت به کشور آنها، حرفزدن به زبان آلمانی است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای اروپایی مثل فرانسه، تندروی زیادی روی زبان خود ندارند و مهاجران با زبان انگلیسی را هم میپذیرند.
مذهبی
در این نوع تعصب افراد یک گروه مذهبی، خود را برتر از دیگر مذاهب میدانند و به شدت با عقاید آنها مخالفت میکنند. سوگیری مذهبی بین شیعه و سنی یا این سوگیری مذهبی بین یهودیان و مسلمانان نوعی تعصب مذهبی هستند.
سنت و مدرنیته
تقابل سنت و مدرنیته یکی از تعصبات ریشهدار است که در آن 2 گروه علما و فقهای دینی به عنوان نماینده سنتگرایان و روشنفکران به عنوان نماینده مدرنیته با هم جدال میکنند. موضوع اصلی در این جدال تعیین برحقبودن سنت یا مدرنیته نیست، بلکه بحث اصلی بر سر این است که هر انسان آزاداندیشی باید خودش راهش را پیدا کند و تحتتاثیر تقلید از دیگران نباشد.
تعصب سنی
تبعیض قائلشدن بر اساس سن افراد، شکلی از تعصب است که در آن در مورد یک طیف سنی خاص کلیشهها و تفکرات منفی وجود دارد. تعصب سنی را همه افراد ممکن است در زندگی تجربه کنند، اما کمتر کسی به این نوع سوگیری و مشکلاتی که برای افراد میتواند ایجاد کند پرداخته است.
۷ راه حل برای غلبه بر تعصب مخرب
برای غلبه بر تندرویهای مخرب راههای زیر میتوانند کمککننده باشند:
- مطالعه کنید و به دنبال افزایش آگاهی خود در مورد مسائل مختلف باشید. اگر روی عقیده خود بیش از حد پافشاری میکنید، بد نیست کمی در مورد آن تحقیق کنید و تنها به روایتهای دیگران بسنده نکنید.
- تفکر نقادانه را در خود پرورش دهید. تفکر نقادانه از پذیرش بیچون و چرای مسائل مختلف جلوگیری میکند و باعث کاهش رفتار متعصبانه میشود.
- به جای پذیرش کلیشهها، خودتان به دنبال کسب تجربه باشید. سفر کنید، با فرهنگهای مختلف آشنا شوید، غذاهای جدید بخورید و موسیقی گوش کنید.
- بیشتر بشنوید و ببینید. افراد متعصب معمولا کمتر گوش میدهند و فقط به دنبال به کرسینشاندن حرف خود هستند. اگر سعی کنید بیشتر بشنوید، روی تعصبات خود کنترل بیشتری خواهید داشت.
- با افرادی که طرز فکرهای متفاوت با شما دارند، بیشتر معاشرت کنید. این کار هم باعث افزایش آگاهی شما میشود و هم از تعصب شما کم میکند.
- انتقاد پذیر باشید و سعی کنید در مقابل انتقاد دیگران، پرخاش و تندروی نداشته باشید.
- به باورهایتان نگاهی دوباره بیندازید. شما همان آدم چند سال پیش نیستید، شاید زمان آن رسیده که باورهایتان را مطابق با تغییرات جامعه اصلاح کنید.
معرفی کتابهای نشر نوین در مورد تعصب
یکی از راههای غلبه بر تعصب مواجهه با دیدگاههای متنوع و تحلیلهای عمیق است که باورهای شخصی و پیشداوریهای ذهنی را به چالش میکشد. مطالعۀ کتاب یکی از راههای مواجهه با همین تفاوتهاست و به افراد در کاهش تعصب کمک میکند. با مطالعۀ کتابهایی با موضوعات روانشناسی و تفکر انتقادی، مانند تفکر سریع و کند از دنیل کانمن میتوان از تعصبهای ناخودآگاه آگاه شد و تفکر انتقادی را تقویت کرد. در ادامه چند کتاب دیگر از نشر نوین را که به موضوع تعصب پرداختهاند به شما معرفی مردهایم:
- کتاب طرز فکر از کارول دوک
- دوباره فکر کن از آدام گرانت
- کتاب بده و بستان از آدام گرانت
- پوست در بازی از نسیم طالب
- کتاب واقعیت از هانس رزلینگ
- کتاب روان از پل بلوم