معرفی کتاب نسل مضطرب
خلاصه کتاب نسل مضطرب
اثر دیگری از جاناتان هایت نویسندۀ کتابهای فرضیه خوشبختی و ذهن درستکار
نسل زِد (Z Generation – متولدین سال 1995 به بعد) نخستین نسلی در تاریخ است که دوران بلوغ را با دروازهای در جیب خود سپری کرده، دروازهای که او را از اطرافیانش دور کرد و به دنیای بدیلی میبرد که هیجانانگیز، اعتیادآور، بیثبات و نامناسب برای کودکان و نوجوانان است. موفقیت اجتماعی در چنین دنیایی مستلزم این است که این نسل بخش زیادی از تمرکزش را به ساخت شخصیت آنلاینش اختصاص دهد. این روند لازمۀ پذیرفته شدن از همسنوسالان که مانند اکسیژنی برای نوجوانان است و جلوگیری از شرم آنلاین که مثل کابوس است، بود.
نسل Z بخش زیادی از زمان خود را صرف گشتوگذارهای مجازی بین محتواهای شاد و پرزرقوبرق دوستان، آشنایان و اینفلوئنسرهای غریبه کرده است. محتواهایی که از طریق سیستم پخش خودکار و الگوریتمهایی به آنها ارائه شده و هدفش آنلاین نگه داشتن هر چه بیشتر آنان است. این نسل زمان کمی را به بازی کردن، لمس کردن یا حتی برقراری تماس چشمی با دوستان و خانوادهشان اختصاص داده است و به همین علت میزان مشارکتش در اجتماع که لازمۀ رشد مناسب است، کاهش یافته است.
اعضای نسل Z بهنوعی به سوژههایی برای آزمودن روشهای تربیتی جدید تبدیل شدند و در شرایطی به دور از تعاملات واقعی و اجتماعی که در طول تاریخ تکامل بشر در جوامع کوچک وجود داشت، رشد کردند. میتوان این پدیده را سیمکشی مجدد عظیم دوران کودکی نامید؛ گویی این نسل نخستین گروهی هستند که در محیطی کاملاً متفاوت مانند مریخ رشد کردهاند.
کتاب نسل مضطرب (The Anxious Generation) نشان میدهد که چطور تلفنهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و والدین نگرانی که بیشازحد مراقب کودکان خود هستند باعث آسیب به سلامت روان جوانان شدهاند و چطور میتوان با استفاده از راهحلهایی عملی برای تبدیل شدن به بزرگسالانی بالغ تبدیل شد و فرزندان بالغی نیز تربیت کرد.
بین سالهای 2010 تا 2020، نرخ خودکشی نوجوانان 10 تا 14 ساله در ایالات متحده بهطور متوسط 121 درصد افزایش یافته است. این آمار ترسناک سوالی را در ذهن ما ایجاد میکند؛ چرا؟ چرا افرادی با سنین کم دست به پایان دادن زندگی خود میزنند؟ چه عواملی آنها را مجبور این کار کرده است.
جاناتان هایت روانشناس و نوسیندۀ آمریکایی در آخرین کتاب خود به نام نسل مضطرب از دلایل و راه حلهایی برای چیزی که از آن «همهگیری بیماری روانی» یاد میکند، میگوید. او معتقد است که والدین در دنیای واقعی حواسشان بیش از حد مراقب کودکان خود هستند درحالیکه در دنیای آنلاین اینطور نیست و محافظتی از آنها صورت نمیگیرد. هایت معتقد است کودکان برای رشد با بازی در دنیای واقعی نیاز دارند اما دو عامل مانع کودکان برای این کار است: تلفنهای هوشمند و والدین نگران. در ادامه خلاصه کتاب نسل مضطرب را خواهید خواند
دو رویکرد اصلی کتاب نسل مضطرب
سیمکشی مجدد عظیم ذهن کودکان صرفاً به تغییرات در فناوریهایی محدود نمیشود که روزهای کودکان را پر کرده و ذهن آنان را شکل میدهند. این داستان روی دیگری هم دارد: گرایش بزرگسالان به محافظتِ مفرط از کودکان که البته نیتی خیرخواهانه دارد، اما عواقبی فاجعهبار در پی خواهد داشت. کودکان برای رشد باید بتوانند آزادانه بازیهای خود را برگزینند. چنین امری ضروری است و در تمامی گونههای پستانداران ماهیتی مشهود دارد.
چالشها و شکستهای کوچکی که حین این بازیها رخ میدهند، همچون نوعی واکسن، کودکان را مهیا میکنند تا بعد از این بتوانند با چالشهای بسیار بزرگتری روبهرو شوند. اما بنا به دلایل مختلف تاریخی و جامعهشناختی، فراوانی بازیهای آزادانه از دهۀ ۱۹۸۰ رو به افول نهاد و در دهۀ ۱۹۹۰، این افول سرعت گرفت. بزرگسالان آمریکایی، بریتانیایی و کانادایی هر روز بیش از قبل تصور کردند که اگر به کودکشان اجازه دهند بدون نظارت در بیرون از خانه بازی کنند، به دام آدمربایان و مجرمان جنسی خواهند افتاد.
همزمان با متداولتر شدن و جذابتر شدن رایانههای شخصی بهعنوان ابزاری برای گذراندن اوقات فراغت، بازیهای عاری از نظارت در فضای بیرون منزل نیز کمتر شدند که جاناتان هایت این دوران را دوران آغاز گذار از “کودکیِ مبتنی بر بازی” به “کودکیِ مبتنی بر تلفن” تلقی میکند. بسیاری از کودکان، طی فرایند گذار از کودکیِ مبتنی بر بازی به کودکیِ مبتنی بر تلفن، از ماندن در خانه و مشغول شدن به بازیهای آنلاین کاملا خشنود بودند، ولی همین وضع سبب شد آنان کمتر در معرض انواع تجارب چالشبرانگیز فیزیکی و اجتماعی قرار بگیرند.
بهعلاوه، کودکانی که اوقات بازی و زندگی اجتماعیشان به فضای آنلاین منتقل شد خود را، بهنحوی فزاینده و غالباً زیانبار، در فضاهای مربوط به بزرگسالان، مصرف محتواهای مربوط به بزرگسالان و تعامل با بزرگسالان سرگردان یافتند. بدینترتیب والدین در همان حالی که میکوشیدند جلوی خطرات و آزادیهای فرزندانشان در دنیای واقعی را بگیرند، درمجموع و غالباً ناخواسته استقلال کامل در دنیای مجازی را به آنان اعطا کردند. چنین وضعی تا حدی بدین سبب بود که درک اتفاقات جاری در فضای مجازی برای اکثر والدین دشوار بود، چه رسد به اینکه بدانند چه چیزی را چگونه باید برای فرزندانشان محدود کنند.
ادعای اصلی جاناتان هایت در کتاب نسل مضطرب این است که همین دو گرایش -محافظت مفرط از فرزندان در دنیای واقعی و محافظت اندک از آنان در دنیای مجازی- دلایل اصلی بدل شدن متولدان پس از ۱۹۹۵ به نسل مضطرب هستند.
بخشهای مختلف کتاب نسل مضطرب
کتاب نسل مضطرب چهار بخش دارد: بخش نخست شامل یک فصل است که طی آن، واقعیتهای مربوط به افول تندرستی و بهزیستی روانی افراد در سنین نوجوانیِ میانه در قرن ۲۱ تشریح شده است و نشان میدهد که تغییر سریع به دوران کودکیِ مبتنی بر تلفن تا چه حد ویرانگر بوده است. افول تندرستی روانی در قالب افزایش شدید نرخ اضطراب، افسردگی و خودزنی نمود یافته است که از اوایل دهۀ ۲۰۱۰ آغاز شده و بیشترین آسیبها را بر دختران وارد آورده است. در مورد پسران، وضعیت پیچیدهتر است؛ این مشکلات (البته بهجز نرخ خودکشی) اغلب در پسران کمتر افزایش یافتهاند و گاهی کمی زودتر آغاز میشوند.
جانات هایت در بخش دوم کتاب نسل مضطرب، به پیشزمینۀ ماجرا میپردازد. بحران سلامت روانِ دهۀ ۲۰۱۰ در افزایش ترسهای والدین و محافظت مفرط آنان از فرزندانشان در دهۀ ۱۹۹۰ ریشه دارد. او نشان خواهد داد که چگونه تلفنهای هوشمند در همراهی با محافظت مفرط والدین، بهسان “مسدودکنندههای تجارب” عمل میکنند و اجازه نمیدهند کودکان و نوجوانان به کسب تجارب اجتماعی عینی که بیش از هر چیزی به آنها نیازمندند-از بازیهای مخاطرهآمیز و کارآموزیهای فرهنگی گرفته تا مناسک گذار و دلبستگیهای عاشقانه- بپردازند.
هایت در بخش سوم کتاب نسل مضطرب پژوهشهایی را ارائه میدهد حاکی از آنکه دوران کودکیِ مبتنی بر تلفن از بسیاری جهات رشد کودک را مختل میسازد. سپس بر دختران متمرکز میشود تا نشان دهد که میان استفاده از رسانههای اجتماعی و بروز بیماریهای روانی، فقط پای یک همبستگی صرف در میان نیست، بلکه رسانههای اجتماعی سببسازِ این بیماریها هستند. ضمناً توضیح خواهد داد که چگونه پسران از مسیری قدری متفاوت به افول تندرستی روانشناختی دچار میشوند.
در بخش چهارم، جاناتان هایت به تشریح اقداماتی میپردازد که اکنون قادریم انجام دهیم و باید انجام بدهیم. بر اساس پژوهشها، رهنمودهایی ارائه خواهد داد که شرکتهای فناوری، دولتها، مدارس و والدین جهت خروج از انواع “مشکلات اقدام جمعی” میتوانند انجام دهند.
چرا میزان سلامت روان در سراسر دنیا کاهش یافته است؟
جاناتان هایت در کتاب نسل مضطرب از دلایل چرایی کاهش سلامت روان در دنیا میگوید. تلفنهای هوشمند عامل اصلی افزایش نگرانکننده مشکلات سلامت روانی در کودکان و نوجوانان هستند. با انتقال زندگی اجتماعی نوجوانان به فضای آنلاین به دلیل دسترسی مداوم به شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدیویی و سایر فعالیتهای اینترنتی، اولین نسل از نوجوانان در آمریکا که با این سطح از اتصال اینترنتی دوران نوجوانی خود را گذراندهاند، نسبت به هر نسل دیگری دچار اضطراب، افسردگی و تمایل به خودکشی بیشتری شدهاند. این روند نگرانکننده تنها به آمریکا محدود نمیشود؛ تحقیقات در کانادا، بریتانیا و کشورهای نوردیک نیز یافتههای مشابهی گزارش کردهاند که نشاندهنده یک پدیده جهانی است.
آنچه کودکان باید در کودکی انجام دهند
از نظر تکاملی کودکان، به سپری کردن زمانی طولانی در دوران کودکی نیاز دارند زیر در این زمان میتوانند مهارتهای جدیدی یاد بگیرند و تجربیات جدیدی داشته باشند. در این سنین مغز در حال تغییر است. علت طولانی بودن دوران تکامل یادگیری سه انگیزۀ مهم است. بازیهای آزاد، هماهنگی و یادگیری اجتماعی. هایت ابتدا به سراغ بازی آزاد میرود. کودکان به بازی نیاز دارند زیرا به سلامت اجتماعی، شناختی و عاطفی آنها کمک میکند.
بازی به کودکان مهارتهایی را آموزش میدهد که برای تبدیل شدن به بزرگسالان موفق نیاز دارند. بهترین نوع بازی، بازی فیزیکی در فضای باز با همسالان است. احتمال آسیب فیزیکی به آنها آموزش میدهد که چگونه از آسیب دیدن جلوگیری کنند. علاوه بر این در این بازیها، کودکان یاد میگیرند که احساسات خود را مدیریت کنند، به دیگران توجه داشته باشند و به حل تعارضات بپردازند. دخالت بزرگسالان در این فرآیند فواید بازی را کاهش میدهد، در حالی که فناوریهای مدرن بسیاری از این فرصتهای یادگیری را از کودکان میگیرد.
انسانها به کمک تعاملات میتوانند مهارتهای اجتماعی را به دست آورند و آن را توسعه دهند. ارتباطات رودررو همراه با تعاملات فیزیکی بخشی قوی از تعامل انسانی هستند. یادگیری اجتماعی از طریق تقلید از دیگران شکل میگیرد. انسانها با استفاده از دو استراتژی، یعنی تعصب همسانی و تعصب اعتبار، از دیگران یاد میگیرند. رسانههای اجتماعی با استفاده از این تمایلات، تأثیرات مخربی بر جوانان میگذارند و آنها را به دنبال شهرت و محبوبیت سوق میدهند. دوران حساس در یادگیری اهمیت ویژهای دارند. اگر کودکان در سنین پایین به تلفنهای هوشمند دسترسی پیدا کنند، هویت، احساسات و روابط آنها دچار تغییرات اساسی میشود.
شیوۀ جدید تربیتی در دنیای مدرن باعث شده کودکان کمتر در فضای واقعی بدون نظارت بازی کنند و بیشتر در دنیای مجازی غوطهور شوند. کودکان برای رشد نیاز دارند در حالت کشف باشند، جایی که بتوانند بهطور مستقل یاد بگیرند و رشد کنند. استرس در دوران کودکی به رشد شخصیت و مقاومت آنها کمک میکند، اما تربیت بیش از حد محافظهکارانه باعث میشود آنها در حالت دفاعی و اضطراب قرار گیرند.
کودکان بهطور طبیعی به دنبال تجربه خطرات فیزیکی هستند. بازیهای ویدیویی نمیتوانند این نیاز را برآورده کنند. دوران کودکی سالم نیازمند فضای آزاد و بازیهای واقعی است. در نهایت، کودکان برای آماده شدن برای دنیای واقعی نیاز دارند از “پایه امن” والدین خود خارج شوند و بهتدریج مشکلات را بهتنهایی حل کنند.
۴ زیان بنیادین نسل مضطرب
فرض کنید فرزندتان برای اینکه یکی از افرادی باشد که در مریخ زندگی میکنند، داوطلب شده است. بعد از پرسوجو در مورد این پروژۀ فضایی میفهمید که هدف این شرکت تنها آزمایش بر روی انسانها است و هیچ توجهی به ایمنی و سلامت آنها ندارد. آیا اجازه میدهید فرزندتان در چنین شرایطی داوطلب شود؟ طبیعتاً نه!
جاناتان هایت در کتاب نسل مضطرب میگوید که از سال 2010، شرکتهای فناوری دقیقاً مشابه این سناریو عمل کردهاند. آنها بدون توجه به سلامت روانی فرزندان ما، از توجه آنها برای کسب سود استفاده کردهاند. هایت توضیح میدهد که «دوران کودکی مانند یک دوره کارآموزی است که در آن کودکان مهارتهای لازم برای موفقیت در جامعه را یاد میگیرند». اما حالا میلیونها کودک از یادگیری این مهارتهای حیاتی جا ماندهاند زیرا بیشتر وقت خود را در فضای مجازی و تلفنهای همراه میگذرانند و از واقعیت زندگی دور شدهاند. روابط انسانی در دنیای واقعی دارای 4 ویژگی مشخص هستند:
- به زبان بدن متکی هستند.
- همزمان با دیگران اتفاق میافتند.
- به ترتیب و حداکثر با چند نفر انجام میشود.
- در جوامعی با موانع ورودی بالا رخ میدهند.
در فعالیتهای آنلاین هیچ یک از این چهار ویژگی دیده نمیشود. به همین دلیل معمولا فعالیتهای آنلاین در کودکان به رشد انسانی آسیب میرساند. بزرگ شدن کودک با استفاده از تلفنهای هوشمند با چهار آسیب بنیادین همراه است که سلامت روانی فرزندان ما را تهدید میکند. محرومیت اجتماعی، محرومیت از خواب، پراکندهشدن توجه و اعتیاد چهار آسیب بنیادین هستند که تلفنهای هوشمند عامل آن است.
از سال 2012 تاکنون وقت گذراندن نوجوانان با دوستان خود بهصورت حضوری 50 درصد کاهش یافته است و همهگیری کرونا این وضعیت را بدتر نیز کرده است. نتایج برخی مطالعات در مورد وقت گذراندن نوجوانان با تلفنهای همراه نشاند داده که نوجوانان به طور متوسط هفت ساعت را با تلفنهای هوشمند خود میگذرانند.
تلفنهای هوشمند کیفیت و کمیت خواب نوجوانان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. محرومیت از خواب تاثیرات همهجانبهای را بر فرد میگذارد. برخی از عوارض کمبود خواب عبارت است از افسردگی، اضطراب، تحریکپذیری، نقصهای شناختی، یادگیری ضعیف و نمرات پایینتر. آسیب دیگر پراکنده شدن توجه است. تلفنهای همراه دائما اتصال ما را با دنیا قطع میکنند و همین باعث بروز اختلال در تمرکز میشود. اختلالات توجه ناشی از پرسه زدن در شبکههای اجتماعی، دریافت اعلان، بازیهای ویدئویی و … در رشد کارکرد اجرایی نوجوانان تاثیر بد میگذارد.
اعتیاد به تلفنهای هوشمند آسیب دیگری است که هایت در کتاب نسل مضطرب از آن به عنوان عامل آسیب به سلامت روان نوجوانان یاد میکند. بسیاری از کودکان از تلفنهای خود به شکلی استفاده میکنند که انگار دستگاههایی برای ترشح دوپامین هستند، همواره در پی لذت لحظهای بعدیاند. شرکتهای بزرگ فناوری نیز بهطور عمدی برنامههای خود را طوری طراحی کردهاند که این نوع رفتار را تشویق و تقویت کنند. ترشح دوپامین لذتبخش است اما لزوما احساس رضایت را ایجاد نمیکند و باعث میشود فرد بیشتر خواهان تکرار انجام آن کار باشد.
با وجود این چهار آسیب ناشی از تلفنهای هوشمند متوجه میشویم که چرا سلامت روان نوجوانان رو به افول است و شاهد پیدایش نسل مضطرب هستیم.
۶ تمرین معنوی برای تقویت سلامت روان خود به روایت کتاب نسل مضطرب
در ادامۀ کتاب نسل مضطرب شش تمرین برای تقویت سلامت روان حتی برای بزرگسالان ارائه میدهد. هایت معتقد است وقتی انسانها شاهد اعمال نیک، اخلاقی و الهامبخش هستند، احساسی از رشد و تعالی درونی پیدا میکنند. این احساس به نوعی با معنویت یا یک بُعد بالاتر از تجربههای معمولی مرتبط است و باعث میشود فرد از نظر روحی و اخلاقی به سطحی بالاتر از زندگی روزمره برسد. این نوع احساس میتواند به تحکیم باورها، ارزشها و حس عمیقتری از ارتباط با دیگران و جهان کمک کند. این ۶ تمرین عبارتاند از:
- تقدس مشترک: مشارکت در هر گروهی با هدف مشترک مثلا برای یک هدف اخلاقی، خیریهای یا معنوی سازماندهی شده
- تجسم: میتواند شامل هر نوع عمل فیزیکی باشد مثل غذا خوردن با هم یا دعا کردن
- سکون، سکوت و تمرکز: ممکن است به شکل مدیتیشن باشد و یا به شکل عمل آرامشبخشی دیگر
- فراتر رفتن از خویشتن: این کار شامل فداکاری برای هدفی بزرگتر از خود است، از کمکهای مالی گرفته تا کار داوطلبانه
- دیر عصبانی شدن و زود بخشیدن: یاد بگیرید که بهآرامی خشمگین و به سرعت بخشنده باشید
- داشتن نگرشی توام با حیرت به طبیعت: زمانی را به سپری کردن در طبیعت اختصاص دهید. طبیعت احساس ارتباطی را در ما ایجاد میکند که هیچ چیز دیگری نمیتواند آن را ایجاد کند
از آنجایی که زندگی ما با دستگاههای دیجیتال هوشمندمان گره خورده است با استفاده از این تمرینها میتوانیم متوجه چیزهایی که از دست دادهایم بشویم و با روشهایی برای بهبود زندگی خود، کودکان و نوجوانانمان آشنا شویم. با بهکارگیری این اقدامات میتوانیم اضطراب و پراکندگیمان را کاهش دهیم.
چطور میتوان از گسترش موج پیدایش نسل مضطرب پیشگیری کرد؟
چگونه میتوانیم آسیبهای ناشی از فناوری تلفنهای هوشمند را کاهش دهیم و زندگیهای سالمتر و اصولیتری ایجاد کنیم؟ هایت ایدههایی نیز برای این موضوع دارد. هایت معتقد است با چهار تغییر بنیادی، میتوان بخش زیادی از آسیبهای ناشی از فناوری و بیشمحافظتی را کم کرد و از پرورش نسل مضطرب جلوگیری کرد.
در بخش آخر کتاب نسل مضطرب با اقداماتی جمعی برای بهبود سلامت دوران کودکی آشنا خواهید شد. در این بخش هایت به بررسی آنچه دولتها، مدارس و والدین میتوانند برای ایجاد کودکی سالم انجام دهند، میپردازد. او چهار اقدام اصلاحی بنیادین را برای مقابله با چهار آسیب بنیادین پیشنهاد میکند:
- بدون تلفن هوشمند تا قبل از دبیرستان: بهتر است تا قبل از رسیدن فرزندان به سن 14 سالگی، تنها تلفنهایی در اختیارشان بگذاریم که trx امکان ارسال پیامک و تماس دارند.
- بدون شبکههای اجتماعی قبل از 16 سالگی: نوجوانانی که زودتر از این سن با محتواهایی که توسط الگوریتمها و افراد تاثیرگذار انتخاب میشود، مواجه میشوند، در آینده در معرض خطر بیشتری برای آسیب به عزت نفس خود هستند.
- مدارس بدون تلفن: مدارس باید اقداماتی بیش از ممنوع کردن تلفن در کلاس اعمال کنند. نوجوانان نباید در مدرسه از تلفن همراه استفاده کنند. به عقدیۀ هایت این تنها راهی است که باعث توجه آنها به کلاس، معلمان و همکلاسیهایشان میشود.
- بازی بدون نظارت و افزایش استقلال در کودکی: هایت پیشنهاد میکند که به فرزندان خود اجازه دهیم به شکلی طبیعی مهارتهای اجتماعی خود را پرورش دهند، بر اضطرابشان غلبه کنند و به بزرگسالانی مستقل و خودکفا تبدیل شوند. به آنها فضا بدهید تا تلاش کنند، شکست بخورند و از این تجربهها یاد بگیرند.
هایت در کتابش میگوید: «همانطور که سیستم ایمنی بدن نیاز دارد با میکروبها مواجه شود و درختان برای رشد به باد نیاز دارند، کودکان نیز باید با ناکامیها، شکستها، شوکها و افتادنها روبهرو شوند تا بتوانند قدرت و استقلال خود را پرورش دهند.» بیایید اطمینان حاصل کنیم که آنها این تجربهها را به دست میآورند، درحالیکه همیشه یک پناهگاه امن برای بازگشت در اختیارشان است. اینگونه، جوانان ما به بزرگسالانی قوی و متعادل تبدیل خواهند شد.
علاوه بر چهار مورد بالا جاناتان هایت دو پیشنهاد در رابطه با چگونگی عملی کردن این اصلاحات بیان میکند؛ با صدای بلند حرفتان را بزنید و با دیگران ارتباط بگیرید. باید در مورد نگرانیهای خود در ارتباط با نشر و گسترش فناوری با صدای بلند با دوستان، همسایهها، همراهانتان در شبکههای مجازی و نمایندگان و افراد مرتبط با آن با صدای بلند حرف بزنید. این اقدام شما میتواند باعث همراه شدن سایر افراد با شما شود. همچنین سعی کنید با والدینی که تفکری مشابه به شما را دارند ارتباط بگیرید و با کمک آنها شرایط را برای تربیت فرزندانی مستقل از تلفنهای همراه هوشمند مهیا کنید.
چه کسانی باید کتاب نسل مضطرب را بخوانند؟
مطالعۀ کتاب نسل مضطرب به والدین، معلمان و یا افرادی که قصد دارند در آینده دارای فرزند شوند پیشنهاد میشود. این کتاب به تمام کسانی که وقت زیادی از روز خود را صرف وقت گذراندن با تلفن همراه خود میکنند نیز پیشنهاد میشود. هایت در این کتاب تحلیل خود را بر اساس دادههای محکم ارائه میدهد و استدلالی قوی و متقاعدکننده مطرح میکند.
پیشنهاد مطالعۀ بعدی: پیشنهاد میکنیم پس از خواندن این کتاب، به سراغ اثر کلاسیک او، «فرضیه خوشبختی»، بروید تا راهنمایی برای رسیدن به شادی واقعی پس از بهبود کامل سلامت روانی خود و فرزندانتان پیدا کنید.
فهرست کتاب نسل مضطرب
پیش درآمد. بزرگ شدن در مریخ
بخش اول) سونامی
- فصل ۱. امواج رنج
بخش دوم) پیشزمینه؛ کمرنگ شدن کودکی مبتنی بر بازی
- فصل ۲. آنچه کودکان باید طی کودکیشان انجام دهند
- فصل ۳. حالت اکتشاف و نیاز به بازیهای مخاطرهآمیز
- فصل ۴. بلوغ و مسیر بنبست به بزرگسالی
بخش سوم) سیمکشی مجدد عظیم
- فصل ۵. چهار زیان بنیادین
- فصل ۶. چرا رسانههای اجتماعی به دختران بیش از پسران آسیب میرسانند؟
- فصل ۷. برای پسران چه اتفاقی می افتد؟
- فصل ۸. اعتلا و انحطاط معنوی
بخش چهارم) اقداماتی جمعی برای سالمتر کردن دوران کودکی
- فصل ۹. مهیا شدن برای اقدامی جمعی
- فصل ۱۰. کاری که هماکنون از دست دولتها و شرکتهای فناوری برمیآید
- فصل ۱۱. کاری که هماکنون از دست مدارس برمیآید
- فصل ۱۲. کاری که هماکنون از دست والدین برمیآید
جمع بندی. بازگرداندن دوران کودکی به روی زمین
قدردانی
دربارۀ نویسنده
پینوشتها و منابع
رضا (مالک تایید شده) –
بینظیر!
یک کتابِ بروز و مبتنی بر یک دنیا پژوهش! با خوندنش میفهمید که این فضای مجازی و موبایل و … چگونه و چقدر و چرا! داره زندگی هارو زیر و رو میکنه!
خوندنش برای همه پدر و مادرها و معلمین واجبه! از اون واجب هایی که اگه ترکش کنی، عواقب بلند مدت و جبران ناپذیر داره …
ممنون اقای نشرنوین 🙂
نشر نوین –
ممنون از شما که نظرت رو با ما به اشتراک گذاشتی رضای عزیز
امین –
سلام
فصل اول pdf را گذاشتید
برای خرید نسخه کامل pdf چیکار کنیم ؟
نشر نوین –
سلام امین عزیز
کتاب به صورت pdf فروخته نمیشه اما شما میتونید نسخۀ الکترونیکی این کتاب رو از یکی از لینکهای زیر خریداری کنید:
طاقچه
کتابراه
فیدیبو
یحیی هاشمیان –
کتاب عالیه
مخصوصا برای کسانی که در حال بزرگ کردن فرزندانشونن
از نشر نوین هم در خواست دارم کتاب « فرزندان منطقه آزاد از انور اسکینیزی» که داخل کتاب ازش حرف زده رو هم ترجمه کنید.
ممنون
Free-Range Kids: How Parents and Teachers Can Let Go and Let Grow
Lenore Skenazy
نشر نوین –
ممنون از اینکه نظرت رو با ما به اشتراک گذاشتی دوست عزیز
حتما پیشنهادتون رو مورد بررسی قرار میدیم