مدیریت بحران یکی از اجزای مهم هر کسبوکار هنگام وقوع اتفاقات غیرمنتظره است. فرض کنید برای تیمسازی در شرکت خود یک اردوی تیمی در فضای باز تدارک دیدهاید اما ناگهان شرایط جوی نامساعد میشود و امکان برگزاری این برنامه وجود ندارد. تغییر برنامه در لحظات آخر ضرر مالی زیادی را ایجاد خواهد کرد.
یک مدیر خوب باید در چنین شرایطی مدیریت بحران داشته باشد و بتواند برنامهای جایگزین برنامهریزی کند. مدیری که بتواند برای روزهای خوب و بد برنامهریزی داشته باشد قادر است اعتماد تیم خود را جلب کرده و شاستگیهای خود را به تیمش نشان دهد.
مدیریت بحران فرآیند و رویکردی مبتنی بر استراتژی است که سازمانها برای شناسایی و واکنش به انواع بحران از آن استفاده میکنند. در ادامۀ این مطلب قرار است در مورد یکی از اصول مهم و حیاتی برای سازمانها، یعنی مدیریت بحران و روشهای آن صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
- مدیریت بحران چیست؟
- مدیر بحران کیست؟
- مدیریت بحران در سازمان به چه معناست؟
- بحران یعنی چه؟
- انواع بحران
- انواع بحران سازمانی
- مراحل مدیریت بحران
- ارکان اصلی برنامه مدیریت بحران
- مهمترین اصول مدیریت بحران در سازمان
- استراتژیهای مدیریت بحران
- چگونه شرایط بحرانی را مدیریت کنیم؟
- قانون طلایی مدیریت بحران چیست؟
- نمونههایی از برنامههای مدیریت بحران
- تفاوت مدیریت بحران و مدیریت ریسک
- معرفی کتاب در حوزه مدیریت بحران
مدیریت بحران چیست؟
مدیریت بحران یا Crisis Management، به فرآیندی گفته میشود که افراد در مواجهه با اتفاقات ناگهانی و مخاطرهآمیز انجام میدهند. اگر بحران را انحراف از حالت تعادل معنی کنیم، مدیریت بحران فرآیندی است که باعث میشود شرایط به وضعیت متعادل باز گردند. در مثال قبلی که گفتیم، اگر شما پولی را که برای ماشین کنار گذاشتید در جایی مطمئن سرمایهگذاری کنید و کمی صبر داشته باشید، میتوانید پول مورد نیاز برای خرید ماشین مدنظرتان را به دست آورید. در حالت شما با مدیریت درست توانستید از بحران خارج شوید و از شرایط پیش آمده به نفع خودتان استفاده کنید.
مدیر بحران کیست؟
مدیر بحران مسئول هدایت تیم و اجرای برنامه مدیریت بحران است. این فرد باید مهارتهای بالایی در رهبری، ارتباط موثر و تصمیم گیری سریع داشته باشد. او باید بتواند شرایط را ارزیابی کرده، برنامه را فعال نماید، با ذینفعان درون و بیرون سازمان هماهنگ شود و تلاشهای بازیابی را رهبری کند.
مدیریت بحران در سازمان به چه معناست؟
مدیریت بحران در سازمان، نقشه راهی است که در مواجهه با شرایط اضطراری مشخص میکند که چطور باید واکنش داد. برنامۀ مدیریت بحران در سازمان مشخص میکند که هر فرد در مواقع بحرانی چه مسئولیتی دارد. هدف اصلی مدیریت بحران در سازمان کاهش آسیبهای ناشی از بحران و بازگشت سریع به شرایط عادی کسب و کار است.
برنامۀ مدیریت بحران در سازمان معمولا به صورت یک چک لیست طراحی میشود و در صورت لزوم قابل اصلاح یا تغییر است. هرچند نمیتوان پیشبینی کرد که بحران چه زمانی رخ میدهد اما با ارزیابی و مدیریت ریسک میتوان تهدیدهای احتمالی را شناسایی کرد. در مدل مدیریت بحران سازمانها، چهار اصل وجود دارد: آمادگی، پیشگیری، مقابله و بازسازی.
به عنوان مثال، یک آژانس دیجیتال مارکتینگ ممکن است با خطاهای انسانی یا اعتراض مشتریان روبرو شود و نیاز به واکنش فوری داشته باشد، در حالی که یک شرکت نرم افزاری بیشتر در معرض خطر حملات سایبری است. شناخت صنعت و چالشهای مرتبط با آن به شما کمک میکند تا برای بحرانهای محتمل آماده شوید.
به نقل از سایت .forbes مدیریت بحران در سازمانها مهم است زیرا:
«مدیریت بحران حتی از مشتریان و شرکای سازمان اهمیت بیشتری دارد. زیرا میتواند اعتبار کلی سازمان را از بین ببرد. مدیریت بحران اعتبار کلی سازمان را ارتقا داده و باعث دوام سازمان میشود. همچنین میتواند منجر به کاهش اخبار منفی در مورد سازمان و تقویت ارتباطات موثر در آن شود. »
بحران یعنی چه؟
قبل از صحبت در مورد مدیریت بحران، بد نیست ابتدا در مورد خود بحران و چیستی آن صحبت کنیم. بحران چیست؟ بحران یا Crisis، اتفاقی است که به طور ناگهانی رخ میدهد. در واقع بحران موقعیتی اخلالبرانگیز است که نظم موجود را به هم میزند و برنامهها را به هم میریزد. این وضعیت بسیار ناپایدار بوده و حتی گاهی با مرور زمان شدت مییابد. بحران در نهایت منجر به بروز مشکلاتی میشود که برطرف کردن آنها به اقدامات جدی نیاز دارد. بحران واقعیت اجتنابناپذیر زندگی هر یک از ما است و تنها محدود به سازمانها و شرکتها نیست.
بحران میتواند هرگونه تهدید، حادثه پیشبینینشده یا اختلال باشد که پتانسیل تأثیرگذاری بر افراد، داراییها یا فرایند در سازمان را دارد. آمادگی برای واکنش و بازیابی از یک رویداد بحرانی، مستلزم داشتن یک برنامه مدیریت بحران پیشرفته و جامع است.
زمانی را تصور کنید که قرار است ماشین مدل بالاتر بخرید و برای خرید آن مقداری پول کنار گذاشتید. اما کمتر از 24 ساعت، قیمت ماشین مدنظرتان اوج میگیرد و نه میتوانید آن را و حتی ماشین قبلی خودتان را دوباره تهیه کنید. این شرایط به وجود آمده در واقع برای شما و خانوادهتان یک بحران است، میتوانید دست روی دست بگذارید و پول را خرج کنید یا با مدیریت درست، آن را در جای مطمئنتری سرماهگذاری کرده تا چند برابر شود و بتوانید ماشین بخرید. این تنها یک نمونه از بحرانهایی است که روزانه با آنها سر و کار داریم.
انواع بحران
بحرانها را میتوان به دو نوع ناگهانی و تدریجی تقسیم کرد. بحرانهای ناگهانی، اتفاقاتی هستند که به یکباره رخ میدهند، سر و صدای زیادی دارند و ممکن است پس لرزههای ریزی هم به همراه خود داشته باشند. این نوع بحران اگر به درستی مدیریت شود، خیلی زود قابل حل است و حتی میتواند از ذهن مردم به کل حذف شود. این بحرانها معمولا قابل پیشبینی هستند و در صورت شناخت درست، میتوان برای مقابله با آنها از قبل آماده شد.
نوع دیگر بحرانها، بحرانهای تدریجی هستند که معمولا به دنبال یک اتفاق منفی رخ میدهند. خود این اتفاق، انعکاس کمی دارد اما اخبار منفی و شایعاتی که در مورد آن بیان میشود، واکنش مردم نسبت به آن و … منجر به تولید بحرانهای جدیدی میشود. این بحرانها آنقدر زیاد میشوند که نمیتوان آنها را مدیریت و کنترل کرد.
بحران همچنین میتواند ناشی از عوامل بیرونی یا درونی باشد. نمونههایی از عوامل بیرونی شامل بلایای طبیعی، نفوذ امنیتی، یا شایعات است که به شهرت کسبوکار آسیب میزند، است. بحرانهای داخلی درون سازمان شکل میگیرند، مانند: سیگار کشیدن کارمندان در محیط خطرناک، دانلود فایلهای مشکوک یا ارائۀ خدمات ضعیفی که در اینترنت وایرال شود. این بحرانها در صورت اجرای قوانین سختگیرانه توسط شرکت، قابل پیشگیری یا کاهش هستند.
انواع بحران سازمانی
هر سازمانی، حتی با پیچیدهترین برنامهریزیها ممکن است روزی دچار بحران سازمانی شود. بحران سازمانی، شرایطی ناگهانی است که به شکلی جدی ساختار و بقای آن سازمان را تهدید میکند. بحرانهای سازمانی زمانی قابل مقابله و حل هستند که به خوبی ارزیابی و مدیریت شوند. در ادامه به معرفی اجمالی مهمترین انواع بحران میپردازیم:
- بحرانهای مالی: مهمترین بحرانی که سازمانها با آن روبرو هستند، بحران مالی است که در آن، منابع مالی از بین رفته و سازمان قادر به تامین هزینههای جاری خود نخواهد بود.
- بحران تکنولوژیک: همانطور که از نام این بحران مشخص است، بحران تکنولوژیک زمانی اتفاق میافتد که منابع تکنولوژی سازمان اعم از نرمافزارها و سختافزارها دچار مشکل شوند.
- بحران حقوقی: بحران حقوقی یا مالی، به دنبال درگیری سازمان با مشکلات حقوقی مثل رعایت نکردن قوانین و مقررات، پرداخت مالیات و … اتفاق میافتد.
- بحران طبیعی: بحران طبیعی به دنبال بلایای طبیعی مثل زلزله، سیل، جنگ و … که میتوانند عملکرد سازمان و منابع آن را تحت تاثیر قرار دهند، اتفاق میافتد.
- بحران انسانی: بحران انسانی مربوط به نیروهای انسانی سازمان است. اعتصاب کارمندان، فرسودگی شغلی، نارضایتی نیروهای انسانی و استعفای کارکنان کلیدی از جمله بحرانهای انسانی برای سازمانها هستند.
- بحران استراتژیک: بحران استراتژیک زمانی رخ میدهد که مدیریت سازمان ناکارآمد باشد و جهتگیری کلی سازمان را مختل کند. برنامهریزی نادرست، زمانبندی اشتباه و پیشبینی غلط در مورد بازار از جمله بحرانهای استراتژیک مهم هستند.
- بحران اعتباری: زمانی که اعتبار و شهرت سازمان به دلیل اشتباه کردن مدیران، رفتار غیرحرفهای کارکنان یا مسائل اخلاقی به خطر بیافتد، بحران اعتباری ایجاد
وبسایت asana در مورد اهمیت برنامه مدیریت بحران در سازمانها میگوید:
برنامه مدیریت بحران، سازمان را برای مواجهه با رویدادهای غیرمنتظره آماده میکند و با کاهش اثرات منفی بر کارکنان و عملیات، از آسیبهای بلندمدت جلوگیری مینماید. تدوین این برنامه بر عهده رهبران سازمان است که با همکاری تیم مدیریت و استفاده از ابزارهایی مانند نرمافزارهای برنامهریزی، میتوانند راهکارهای مؤثری طراحی کنند. وجود چنین برنامهای، بازگشت سریعتر شرکت به شرایط عادی پس از بحران را امکانپذیر میسازد.
مراحل مدیریت بحران
برای ایجاد یک برنامۀ موثر مدیریت بحران باید آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کرد. با این کار میتوان ریسکها را پیش از اینکه به شدت شما را درگیری کند، شناسایی کرد. برنامۀ مدیریت بحران شامل شش مرحلۀ زیر است:
- گردآوری یک تیم رهبری برای مدیریت بحران پیش آمده: برای برنامهریزی مدیریت بحران گردآوری افرادی توانا برای اقدام در زمان بحران ضروری است.
- ارزیابی ریسک ناشی از بحران: در یک جلسۀ برین استورمینگ ریسکهای احتمالی را بررسی کنید.
- تعیین خطرات احتمالی تهدید کننده سازمان: بعد از مشخص کردن ریسکها مشخص کنید هر ریسک چه تاثیری بر کسب و کار شما دارد. هر ریسک را جداگانه بررسی کنید زیرا هر ریسک میتواند نتایج متفاوتی داشته باشد. کاهش مشتریان، آسیب به اعتبار و کاهش درآمد از تأثیرات احتمالی ممکن است.
- برنامهریزی برای مقابله و رفع خطرات احتمالی: اقداماتی که باید برای مقابله با ریسک انجام دهید را مشخص کنید.
- تثبیت برنامه مدیریت بحران و پیروی از استراتژی مناسب: این برنامه باید شامل پروتکل فعالسازی، اطلاعات تماس ضروری و لیست ذینفعان برای همکاری باشد.
- بررسی نهایی شرایط و رفع صد در صدی مشکلات: برای اطمینان از نبود خلا در برنامۀ نهایی باید شرایط را بررسی کنید و حداقل یک بار در سال برنامه مدیریت بحران را بهروزرساتی کنید زیرا ریسکها با گذشت زمان تغییر میکنند.
ارکان اصلی برنامه مدیریت بحران
برنامه مدیریت بحران باید شامل مجموعهای از عناصر کلیدی باشد تا در زمان وقوع بحران، سازمان بتواند واکنشی سریع و موثر داشته باشد. این برنامه با تحلیل ریسک آغاز میشود که خطرات احتمالی را شناسایی و بر اساس احتمال وقوع، اولویتبندی میکند.
سپس، پروتکل فعالسازی تعیین میکند که در چه شرایطی باید واکنش اضطراری آغاز شود. اطلاعات تماس اضطراری شامل شماره تلفنها و راههای ارتباطی با نهادهای امدادی و خدماتی است تا هماهنگی با سرعت بیشتری انجام شود. علاوه بر این، رویههای پاسخگویی وظایف مشخصی را برای هر عضو تیم بحران تعیین میکند و بهتر است با نمودار نقشها و مسئولیتها همراه باشد.
برنامه باید دارای استراتژی ارتباطات خارجی باشد تا بتوان در شرایط بحرانی، به درستی با ذینفعان و رسانهها ارتباط برقرار کرد. در پایان، ارزیابی پس از بحران به بازبینی عملکرد، استخراج درسآموختهها و بهبود مستمر برنامه کمک میکند.
مهمترین اصول مدیریت بحران در سازمان
مدیریت بحران در سازمانها، شامل پنج اصل کلیدی است که در اینجا به آنها میپردازیم:
- رهبری و مدیریت: هر اتفاقی که میافتد، اولین نگاهها به سمت مدیر و رهبر یک مجموعه برمیگردد. بنابراین در زمان بحران، مدیران و کارکنان ارشد سازمان باید پیشرو باشند و برای گذر از این شرایط کارکنان را هدایت کنند.
- طرح و برنامهریزی: زمانی که بحرانی پیش میآید، نمیتوان آن را به حال خود گذاشت و با شانس جلو رفت. بلکه باید وضعیت سازمان بعد از وقوع بحران، میزان تاثیر آن بر اعتبار و شهرت سازمان بررسی شده و سپس برنامهای برای مقابله با این شرایط تدوین شود.
- ارتباط: سازمانهای قدرتمند، سازمانهایی هستند که ارتباطات قویای دارند و میتوانند در بحرانهای پیچیده مقاومت کنند. اینکه در زمان بحران فقط به مشتریان وعده بدهید همه چیز درست میشود کافی نیست، بلکه باید از طریق ارتباطات خود میزان شایعات و اخبار منفی را کنترل کرده و آنها را در جریان اقدامات مثبت خود بگذارید.
- اولویت قرار دادن مشتریان: بحران در هر سطحی که باشد، مشتریان بخشی از آن را تشکیل میدهند. هر چه تعداد مشتریان بیشتری تحت تاثیر این بحران قرار بگیرند، ابعاد خسارتهای ناشی از بحران نیز بزرگتر خواهد شد. بنابراین در شرایط بحرانی، سازمانها باید با کار تیمی کارکنان خود مشتریان را اولویت قرار دهند.
- اعمال معنادار: سازمانها در مواجهه با بحران، باید هر اقدام و عمل خود را طوری انجام دهند که همه متوجه آن شوند. این باعث جلب اعتماد و توجه مشتریان و سهامداران میشود و از آسیب به اعتبار سازمان جلوگیری میکند.
استراتژیهای مدیریت بحران
برای مدیریت بحران سازمانی، سه استراتژی مختلف به کار میرود:
- مدیریت بحران مسئولیتپذیر: در این شرایط، مدیران و کارمندان سازمان برای مقابله با بحران پیش آمده یک برنامهریزی کامل انجام میدهند. برای مثال برای مدیریت بحران مالی در یک سازمان به این روش مدیران ابتدا در مورد شرایط پیش آمده، دلایل بروز آن و همچنین برنامه خود برای گذر از این شرایط با کارمندان، شرکا، سهامداران و مشتریان خود صحبت میکنند.
- مدیریت بحران فعال: در مدیریت بحران فعال، مدیران سازمان پیش از وقوع بحرانها، به خوبی در مورد آنها تحقیق کرده و خود را برای مقابله با آنها آماده میکنند. اگر چه که نمیتوان از وقوع تمام بحرانها جلوگیری کرد، اما برخی بحرانها مثل بحران نیروی انسانی یا بحران اعتباری با این استراتژی قابل پیشگیری هستند. برای مثال با مدیریت درست و اجرای عدالت، میتوان از فرسودگی شغلی و اعتصاب کارمندان جلوگیری کرد.
- مدیریت بحران جبرانی: مدیریت بحران جبرانی زمانی استفاده میشود که دیگر برای مقابله با بحران دیر شده است و سازمان دچار خسارت شده است. این استراتژی به خصوص برای مدیریت بحرانهای تکنولوژیک مناسب است، زیرا معمولا این بحرانها دیر تشخیص داده میشوند و نمیتوان خسارت ناشی از آنها را کاهش داد. برای مثال شرکت سازنده یک اپلیکیشن که در اثر حمله سایبری دچار مشکل شده است، دیگر کاری از دستش برنمیآید و تنها میتواند برای آینده برنامهریزی کند.
چگونه شرایط بحرانی را مدیریت کنیم؟
برای مدیریت شرایط بحرانی، توجه به توصیههای زیر کمک کننده خواهد بود:
- خونسرد باشید، بدانید که با استرس کاری از پیش نخواهید برد.
- قبل از هر اقدامی، آن را به خوبی بسنجید.
- به خودتان و تواناییهایتان اعتماد کنید.
- سعی کنید کنترل شرایط را به دست بگیرید.
- هنگام بحران، به جای غصه خوردن باید ضرر و زیانها را کنترل کرد.
- اطلاعات بیشتری در مورد شرایط پیش آمده کسب کنید.
- با دیگران مشورت کنید و از آنها کمک بخواهید.
- تسلیم نشوید و برای قدم بعدی خود برنامهریزی کنید.
- همواره در مورد بحرانهای احتمالی آینده فکر کنید و برای مقابله با آنها آماده شوید.
- کارهای غیرضروری و اضافه را رها کنید و تمام تمرکزتان را روی بحران کنونی معطوف کنید.
- از خودتان غافل نشوید و به فکر سلامت خود باشید.
- به خاطر داشته باشید شرایطی که اکنون دارید، تبدیل به یک تجربه ارزشمند برای شما خواهد شد. پس سعی کنید از آن به خوبی درس بگیرید تا به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کنید.
قانون طلایی مدیریت بحران چیست؟
قانون طلایی و مهم ترین اصل مدیریت بحران، پیشگیرانه عمل کردن است. بهجای واکنش در هنگام وقوع بحران، باید پیش از وقوع آن اقدامات لازم انجام شود. این شامل شناسایی تهدیدات احتمالی برای کسبوکار و تدوین برنامههایی برای واکنش در صورت وقوع آنهاست. این کار به حداقل رساندن خسارات کمک میکند. تاخیر در واکنش میتواند فاجعهبار باشد.
نمونههایی از برنامههای مدیریت بحران
با اینکه نمیتوان تمام بحرانها را بهطور دقیق پیشبینی کرد، اما میتوان آنها را در دستههای کلی قرار داد و برای هر نوع، برنامهای مشخص طراحی کرد. نمونههایی از این بحرانها عبارتاند از:
- بحران مالی: ممکن است شرکت با زیان مالی مواجه شده و ناچار به تعدیل نیرو یا حتی اعلام ورشکستگی شود. برای این وضعیت میتوان بدون دانستن علت دقیق بحران، برنامهریزی از پیش انجام داد.
- مشکلات بخش فناوری: مشکلات فنی مانند قطعی سیستمها یا اختلال در خدمات، میتوانند اعتماد مشتریان را خدشهدار کنند و ضرر مالی به همراه داشته باشند. برنامهریزی برای این بحران، حیاتی است.
- بلایای طبیعی: برخی رویدادهای طبیعی مانند طوفان، سیل یا زلزله، بسته به موقعیت جغرافیایی قابل پیشبینیاند. برنامههایی شامل تخلیه اضطراری، اطلاعرسانی به مشتریان و بازیابی فعالیتها باید از قبل آماده باشند.
تغییرات مدیریتی یا عملیاتی: رخدادهایی مثل استعفای ناگهانی مدیرعامل یا تعدیل گسترده کارکنان ممکن است بحرانی در ارتباطات داخلی و خارجی ایجاد کند که نیازمند برنامه مشخصی برای مدیریت اطلاعرسانی است. - خطای سازمانی یا رفتاری: در صورت بروز اشتباهات جدی یا اتهامات علیه شرکت، باید برنامهای برای واکنش سریع از جمله عذرخواهی عمومی، شفافسازی و اقدامات اصلاحی در نظر گرفته شود.
تفاوت مدیریت بحران و مدیریت ریسک
این دو مفهوم اگرچه مرتبط هستند، اما ماهیت متفاوتی دارند. مدیریت ریسک فرآیند پیشبینی و آمادهسازی برای رویدادهای احتمالی آینده است، در حالی که مدیریت بحران به اقدامات واکنشی در هنگام وقوع و پس از یک رویداد غیرمنتظره میپردازد.
برای مثال، یک شرکت نفتی ممکن است برنامههای مفصلی برای جلوگیری از نشت نفت داشته باشد (مدیریت ریسک)، اما وقتی حادثهای واقعی رخ دهد، عوامل غیرمنتظرهای مانند گستردگی آلودگی، واکنشهای اجتماعی و هزینههای سرسامآور پاکسازی ممکن است وضعیت را به بحرانی تمامعیار تبدیل کند که نیاز به مدیریت خاص خود دارد. اینجاست که مدیریت بحران وارد عمل میشود.
معرفی کتاب در حوزه مدیریت بحران
برای مقابله با بحرانها، باید آنها را به خوبی بشناسید. به این منظور بهتر است مطالعه خود را در زمینه مدیریت بحران و مشکلات مدیریتی در سازمانها بیشتر کنید. در ادامه دو عنوان از کتابهای مفید نشر نوین در حوزه مدیریت بحران را معرفی میکنیم.
در ستایش اشتباه
کتابی که مطالعه آن برای مدیریت بحران در سازمانها توصیه میشود، کتاب در ستایش اشتباه از ایمی ادموندسن است. او در این کتاب، به شیوهای کاملا خلاقانه شما را مجاب میکند که جور دیگری به اشتباهاتتان بنگرید و حتی آنها را به نفع خودتان تمام کنید. ایده ضروری دانستن شکست برای موفقیت در سازمانها که در این کتاب آمده است، اگر چه که ایدهای غیررایج است اما راهکارهای خوبی برای یادگیری از اشتباهات بیان میکند.
مدیران بزرگ به دنیا نمیآیند ساخته میشوند.
اگر تمام دنیا را بگردید، هیچ مدیر موفقی را پیدا نمیکنید که ذاتا مدیر به دنیا آمده باشد. به عقیده جولی ژو، که خودش مدیری خودساخته و تجربی است، تقریبا تمام مدیران موفق دنیا با تلاش و تمرین توانستند به این موفقیت خود برسند. نویسنده در این کتاب در مورد سوالهای مهم روزهای ابتدایی مدیریت، بحرانها و روشهای مقابله با آنها به قلمی روان و ساده صحبت میکند. جولی ژو در کتاب مدیران بزرگ به دنیا نمی آیند ساخته می شوند، چهار راهنمایی ویژه شامل درک مدیریت عالی، اجرای جلسات خوب، ساخت و پرورش تیم قوی و تقویت دیدگاه قدرتمند برای مدیران ارائه میکند.
بهتره راجع به نقش روابط عمومی توی مدیریت بحران هم بگین. ما یه بار یه بحران اعتباری داشتیم، فقط با یه بیانیه درست و حسابی تونستیم قضیه رو بخوابونیم.
ممنون از توجهتون
کاملاً درست میگید. روابط عمومی نقش بسیار مهمی در کنترل روایت بحران و بازسازی اعتماد داره.
تجربهای که گفتین خیلی ارزشمنده، چون نشون میده ارتباط مؤثر چقدر میتونه اوضاع رو تغییر بده.
تو شرایطی که بحران هنوز کامل مشخص نیست ولی حسش میشه چطوری باید تصمیم گرفت؟
ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین.
سؤال خیلی خوبی مطرح کردید. تصمیمگیری در «مهدوران بحران» یا زمانی که هنوز ابعاد بحران شفاف نیست، یکی از سختترین کارهاست. معمولاً در این شرایط استفاده از سناریوسازی و مشورت با تیمهای چند تخصصی میتونه کمککننده باشه.
به نظرم باید راجع به بحرانهای روانی یا فرسودگی کارکنان هم صحبت شه. ما تو کرونا دیدیم که چطوری فرسودگی میتونه تبدیل به یه بحران انسانی جدی بشه.
نکته خیلی مهمی گفتین. واقعاً یکی از ابعاد مغفول بحرانها، تأثیر روانی بر کارکنانه؛ مخصوصاً در بحرانهای طولانیمدت مثل کرونا. حتماً در مطالب آینده بخشی رو به فرسودگی شغلی و بحرانهای انسانی در محیط کار اختصاص میدیم. ممنون برای یادآوری دقیق و بهموقعتون 🌱
راستش ما یه بار یه بحران رو انکار کردیم، گفتیم چیزی نیست ولی فقط اوضاع بدتر شد. مقاله خوب بود، فقط کاش یه بخشی هم در مورد اشتباهات رایج تو مدیریت بحران میگفتین.
از اینکه تجربهتون رو با ما به اشتراک گذاشتید ممنونیم. انکار بحران یکی از رایجترین خطاهای مدیریتیه که متأسفانه میتونه اوضاع رو پیچیدهتر کنه. پیشنهادتون در مورد افزودن بخش «اشتباهات رایج در مدیریت بحران» عالیه.